شاید شما هم وقتی اولین بار ایده کارآفرینی خود را با دیگران مطرح کرده اید با جملاتی از این دست مواجه شده‌باشید: ” زده به سرت؟”، “دیوانه شده‌ای؟”، “مگر عقلت را از دست داده‌ای که می‌خواهی این کار را انجام دهی؟” و غیره. از این جملات اینطور برمی‌آید که افراد عادی به کارآفرینان به چشم افرادی نگاه می‌کنند که گویی دیوانه‌اند یا مشکل روحی دارند.

نظر خود شما چیست؟ آیا زمانی که برای اولین بار ایده کارآفرینی در ذهنتان جرقه زد به این موضوع فکر می‌کردید که ممکن است وضعیت روحی‌تان به خطر بیفتد؟ نظرتان چیست اگر بگوییم اطرافیان شما تا حدودی حق داشته و یا پیشگوهای خوبی هستند؟ بهتر است این طور بگوییم لازم نیست حتما مجنون باشید تا باور کنید با یک بحران روحی روبرو هستید. جالب است بدانید که کارآفرینی از جمله مشاغلی است که فرد را با بحرانهای روحی متفاوتی مواجه می‌سازد.

شاید به نظر شما عجیب باشد اما مطالعات نشان داده است که بسیاری از کارآفرینان از سلامت روحی چندان قابل توجهی برخوردار نمی‌باشند. اگر علاقمندید بدانید که کارآفرینان برتر در صورت بروز بحران های روحی پیش روی خود چگونه با آنها مواجه می‌شوند توصیه می‌کنیم این مقاله را به هیچ عنوان از دست ندهید.

استیو جابز اسطوره ای موسس شرکت اپل، جمله جالبی دارد که چندان بی‌ربط به موضوع این مقاله نیست. این کارآفرین برتر معتقد بود: “تغییر دنیا تنها در دست افرادی است که آنقدر دیوانه اند که فکر می‌کنند می‌توانند دنیا را تغییر دهند.” پس بهتر است بگوییم استیو نیز خودش یک دیوانه تمام عیار بود.”

نقش حیاتی کارآفرینان در افزایش میزان اشتغال زایی، رشد اقتصادی و بازاریابی نوآوری به قدری واضح و مبرهن است که کمتر کسی از آن غافل می‌باشد. داده‌های آماری مربوط به ایالات متحده حاکی از آنند که استارت آپ ها سالانه تقریبا 43% از میزان مشاغل جدید را به خود اختصاص می‌دهند. اما علیرغم آمار و اطلاعات دقیق در رابطه با رفاه و پیشرفت بومی و جهانی در سطح کلان، کمتر پژوهشی به بررسی اثرات اختلالات روحی بر سلامت شخص کارآفرینان پرداخته است. در ادامه این مقاله بیشتر با این بحران های روحی و اثرات آن در مقیاس خرد –شخصی- آشنا خواهید گشت.

بحران‌های روحی پیش روی استارت آپ ها

کارآفرین و بحران روحی

برخی از کارشناسان بر این باورند که با توجه به نقش مثبت کارآفرینان بر اقتصاد جهانی، اینکه آنها همیشه از حداکثر میزان سلامتی جسمی و روحی برخوردار باشند بسیار حائز اهمیت است، اما متأسفانه اینطور نیست.

به طور کلی چند مورد از علائم مشترک میان کارآفرینان مبتلا به بیماری های روحی به شرح ذیل می‌باشند:

  • احتمال ابتلا به افسردگی دو برابر بیشتر از افراد عادی
  • احتمال ابتلا به ADHD تا شش برابر بیشتر از افراد عادی
  • احتمال اعتیاد به مواد مخدر تا سه برابر بیشتر از افراد عادی
  • احتمال ابتلا به اختلال شخصیت دوقطبی تا ده برابر بیشتر از افراد عادی
  • سابقه بستری شدن در بیمارستانهای روانی تا دو برابر بیشتر از افراد عادی
  • فکر کردن به خودکشی تا دوبرابر بیشتر از افراد عادی

موارد فوق تنها چند مورد از اختلالات روحی و روانی است که بسیاری از کارآفرینان با آن روبرو می‌شوند. همچنین می‌توان به اختلالاتی نظیر سندروم ثروت ناگهانی، خودشیفتگی حاد و سندروم دغل بازی نیز اشاره کرد که گریبانگیر بسیاری از کارآفرینان می‌باشد. متاسفانه این شرایط نه تنها وضعیت روحی و جسمی شخص کارآفرین را تحت شعاع قرار می‌دهند؛ بلکه در آن واحد تلاشها و زحماتی که این افراد ذکاوتمند با به خطر انداختن حجم زیادی از زمان، انرژی، منابع مالی و انسانی و… به کار بسته‌اند را نیز به مرز نابودی خواهند کشاند.

آسیب شناسی بحران های روحی کارآفرینان

بحران روحی کارآفرین

یکی از دلایل عمده‌ای که بسیاری از کارشناسان امر برای بروز بحران های روحی پیش روی کارآفرینان مطرح می کنند به این شرح می‌باشد: کارآفرینان بنا به روحیه کاری که دارند چنین آموخته‌اند که سلامت جسم و روح در کنار رضایتمندی و خوشبختی کلی در زندگی مواردی هستند که پس از دستیابی به هدف شغلی دارای اهمیت خواهند بود. به عبارتی می‌توان چنین گفت که آنها ضرب المثل قدیمی “نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود” را به قدری در خود نهادینه و سرلوحه کار و زندگی خود قرار داده‌اند که هرگونه رنج و دردی را به جان خریدارند تا صرفا به موفقیتی مالی و تجاری دست یابند. یعنی موفقیت و رضایتی که به لحاظ اقتصادی قابل سنجش باشد و بس. لذا نه زمان کافی برای اهمیت دادن به سلامت جسم و روح خود دارند؛ و نه اهمیت و اولویتی به این دو مهم می‌دهند.

همانطور که تاکنون متوجه شده‌اید، برای بسیاری از کارآفرینان باهوش و موفق جهان موفقیت کمی، همیشه بر موفقیت کیفی ارجحیت داشته‌است. لذا زمانی‌که با بحرانهای روحی مواجه می‌شوند بنا به اجبار بازار که قرنهاست ارجحیت را به سودآوری اقتصادی می‌دهد، از سلامت خود غافل شده و برای پیروزی در بازار پررقابت جهان مدرن از جان و روح خود مایه می‌گذارند.

چگونه به عنوان یک کارآفرین با بحران های روحی مواجهه کنیم؟

بحران روحی کارآفرین

در بخش‌های قبلی به طور اجمالی به بحران های روحی پیش روی کارآفرینان اشاره شد. اکنون زمان آن رسیده که کمی خوشبینانه‌تر به این معضل نگاه کنیم. خبر خوب این است که اخیرا عده‌ای از رهبران فکر و اندیشه با برگزاری سمینارهایی در خصوص این نوع بحرانها به بررسی و آسیب‌شناسی آنها پرداخته‌اند. البته پر واضح است که آسیب شناسی و مباحثه در این خصوص به تنهایی کارساز نبوده و برای فائق آمدن بر این بحرانهای روحی، به راه‌حلهایی عملی نیاز داریم. در ذیل به چند راه حل اشاره شده که ضمن حفظ حداکثر سوددهی اقتصادی و مزایای رقابتی راه را برای کاهش بحرانهای روحی محتمل در عرصه کارآفرینی هموار می‌سازند:

خجالت‌زدایی

در وهله اول کارآفرینانی که با بحرانهای روحی روبرو هستند باید بدانند که می‌توانند آزادانه در مورد بحرانها و مشکلات خود صحبت کنند. این افراد باید با این واقعیت کنار بیایند که تنها کسانی نیستند که از چنین اختلالاتی رنج می‌برند. لذا بهتر است که سرمایه‌گذاران محترم از اولین مراحل آغاز کار یک پروژه استارتاپی، ارتباط صمیمانه‌ای با عوامل پایه‌گذار برقرار کرده و حمایتهای لازم را در اختیار آنان قرار دهند. یکی از این تعهدات و روشهای حمایتی پیمان سرمایه‌گذاران است که ارین فری و تی ژاو معرفی و مطرح کرده‌‌اند. بر اساس این پیمان، سرمایه‌گذار در زمان بروز بحرانهای روحی برای کارآفرین همکار مستلزم است که به تعهدات مذکور در پیمان عمل نماید.

تامین منابع رفاهی لازم

بهتر است که جامعه جهانی سرمایه‌گذاری مقداری تجدید نظر کرده و دیدگاه خود را صرفا به سوددهی مالی و اقتصادی محدود نکند. در واقع لازم است که پیشگامان عرصه اقتصاد به مواردی چون سلامت جسمی و روحی افراد به عنوان نوعی سرمایه فکر کنند و آن را پاس بدارند. شاید این فکر به ذهنتان خطور کند که کارآفرینان برتر و استارتاپ‌های موفق می‌توانند از سودهای کلان خود برای بهبود وضعیت جسمی و روانی خود بهره‌مند گردند. اما لازم است بدانید که این سرمایه‌گذار پروژه است که باید با ارائه بخشی از سرمایه و یا سود کسب و کار به کارآفرین در جهت درمان بحرانهای روحی وی برآید.

حمایت سرمایه‌‌گذاران

زمانی که فرد یا سازمانی بودجه‌ای را به‌عنوان سرمایه اولیه یک کسب و کار یا استارتاپ ارائه می‌کند باید با ارائه حمایتهای کافی از عوامل خود آرامش و سلامتی روحی و جسمی آنان را تضمین و تامین نماید. همچنین با توجه به تغییر شرایط ژئوپولیتیکی که کارآفرینان گوناگون در آن مشغول به تولید سودهای اقتصادی و اجتماعی هستند و همچنین نظر به خطرها و تهدیدهای مختلفی که با تغییر این شرایط گریبان کارآفرینان را خواهند گرفت لازم است تهمیدات کافی برای تامین سلامت روحی آنان نیز در نظر گرفته شوند. همچنین در سطح کلان باید در سرتاسر جهان از معیارها و ابزارهای مناسبی برای تعیین میزان سلامت روانی و رابطه افراد و جوامع استفاده شود. در نتیجه می‌توان چنین ادعا کرد که علیرغم آمارهای مایوس کننده‌ای که در ابتدای این مقاله ذکر شدند هنوز جای امیدواری هست. البته کاهش احتمال بروز این بحرانهای روحی، و یا پیشگیری از آنها تنها در گرو آن است که جامعه اقتصاد جهانی در کنار منافع مالی به منابع انسانی و سلامت روح و جسم آنها نیز اهمیت کافی قائل شود.