سرمایه گذاری خطرپذیر چیست و فرایند سرمایه گذاری آن چگونه است؟
سرمایه گذاری خطرپذیر به سرمایهگذاری گفته میشود که فردی در شرکتها و استارت آپ های خصوصی اقدام به سرمایهگذاری نماید. در این نوع سرمایهگذاری چون شرکتها دسترسی زیادی به بازارهای سهام ندارند تمایل زیادی به افرادی برای تأمین مالی خوددارند. سرمایهگذاران میتوانند سود زیادی را با بازدهی عالی از این راه کسب نمایند اما درعینحال شکست و از دست سرمایه بهطور کامل نیز وجود دارد. میزان سهامی که افراد با این نوع سرمایهگذاری به دست میآورند بسیار زیاد است. سرمایهگذاری یکی از راههای پیشرفت و توسعه نهتنها برای فرد بلکه برای جامعه و یک کشور میباشد. در حال حاضر تمام کشورهای توسعهیافته از طریق حمایت از استارت آپ های کوچک توانستهاند به پیشرفتهای بزرگ اقتصادی دست یابند.
سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟
منظور از سرمایه خطرپذیر یا ونچر کپیتال (Venture Capital) یک نوع سرمایه خصوصی یا بودجه است که سرمایه گذاران در اختیار شرکتهای استارتاپی و کسب و کارهای کوچکی قرار میدهند که به نظر میرسد در بازه زمانی طولانی، دارای پتانسیل کافی برای رشد هستند. معمولا سرمایه گذاری خطرپذیر از یکی از این سه منبع تأمین میشود:
- سرمایه داران بزرگ
- بانکها و موسسات سرمایه گذاری
- دیگر نهادهای مالی
البته این سرمایه همیشه لزوما به صورت سرمایه مالی نبوده و بعضا در قالب فناوری و تخصصهای مدیریتی در اختیار استارتاپها قرار میگیرد. اساسا سرمایه گذاری خطرپذیر در اختیار این دو نوع کسب و کار قرار میگیرد:
- شرکتهایی کوچک با پتانسیل رشد بالا
- شرکتهایی با رشد سریع در بازه زمانی کوتاه و پتانسیل رشد مضاعف
هرچند سرمایه گذاری در کسب و کارهای فوق خالی از ریسک نیست، اما احتمال این که سرمایه گذاران سود زیادی (بیش از متوسط سود) به دست آورند، انگیزه خوبی به آنها خواهد داد. امروزه، سرمایه گذاری خطرپذیر به یک منبع رایج برای تأمین بودجه شرکتهای نوپا و کسب و کارهایی تبدیل شده است که کمتر از دو سال سابقه کار دارند. این شرکتها میتوانند در شرایط زیر، از سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان یک منبع عالی برای تولید سرمایه استفاده کنند:
- عدم دسترسی به بازارهای سرمایه
- عدم دسترسی به وامهای بانکی
- عدم دسترسی به هرگونه وام و کمک مالی
اما مهمترین مشکلی که سرمایه گذاری خطرپذیر دارد چیست؟ وقتی شما برای رشد کسب و کار کوچکتان از سرمایه گذاری خطرپذیر یک منبع مالی استفاده میکنید، در واقع او را نه تنها در دارایی شرکت، بلکه در تصمیم گیریهای مهم آن نیز سهیم خواهید ساخت.
سرمایهگذاران خطرپذیر چه کسانی هستند؟
سرمایهگذاران خطرپذیر کسانی هستند که با مشارکت چند نفر و یا بهتنهایی صندوق مشارکت سرمایهگذاری را راهاندازی مینمایند. معمولاً فردی مدیریت این صندوق را به دست میگیرد و به دنبال استارت آپ های نوظهور و قابل رشد میگردد. این صندوق در ازای گرفتن سهام زیاد از یک شرکت سرمایه خود را به آن تزریق مینماید. در سالهای اخیر این نوع سرمایهگذاریها باعث رشد بسیاری از کسبوکارها گشته است و به دلیل پیشرفت تکنولوژی و وجود وسایل ارتباطی این نوع استارت آپ ها باعث رشد اقتصاد جوامع گشته است.
این صندوقها پول خود را صرف استارت آپ های نوظهور که یک منبع تأمین مالی برای راهاندازی کسبوکار خود میخواهند، نمیکنند. سرمایهگذاری خطرپذیر در مرحله تبلیغات شرکتها پا به عرصه میگذارند و شروع به سرمایهگذاری مینمایند. این نوع سرمایهگذاران به دنبال پول نقد هستند و میخواهند هر چه زودتر سود خود را از شرکت برداشت نمایند. افرادی که از این طریق سودهای بسیار زیادی به دست آوردهاند و مشهور شدهاند عبارتاند از جیم برایر بنیانگذار فیسبوک، پیتر فنتون بنیانگذار توییتر، پیتر تیل بنیانگذار پی پال.
سرمایهداران خطرپذیر به علت دارا بودن سهم بزرگی از استارت آپ میتوانند نقش مهمی را در پیشرفت کسبوکار ایفا نمایند. تمام افرادی که در بالا نامشان ذکر شد با توسعه دادن یک ایده توانستند سود بسیار زیادی را کسب نمایند. باید در این نوع سرمایهگذاری دقت کافی (due diligence) را داشت.
تاریخچه سرمایه گذاری خطرپذیر
برخی از اولین بنگاههای سرمایهگذاری در ایالاتمتحده از اوایل تا اواسط دهه 1900 آغاز به کارکردند. ژرژ دوریوت، فرانسوی که برای دریافت مدرک شغلی به ایالاتمتحده نقلمکان کرد، بهعنوان مربی در مدرسه تجارت هاروارد مشغول به کار شد و بعداً در یک بانک سرمایهگذاری کارکرد. او سپس در نخستین بنگاه سرمایهگذاری عمومی، شرکت تحقیقات آمریکایی و توسعه (ARDC) مشغول به کارکرد. این موسسه برای اولین بار دریافت که میتواند تأمین مالی خود را تنها بهوسیله خانوادههای ثروتمند انجام ندهد.
بعد از سال 1958 قوانینی برای حمایت از استارت آپ های کوچک تصویب شد. این عمل باعث شد تا شرکتهای سرمایهگذاری مشاغل کوچک بتوانند از طرف انجمن تجارتهای کوچک که پنج سال قبل توسط رئیسجمهور آیزنهاور تأسیسشده بود، مجوز بگیرند. این مجوزها “به مدیران صندوق سهام خصوصی واجد شرایط رسیده و به آنها (d) دسترسی به سرمایههای کمهزینه با ضمانت دولت برای سرمایهگذاری در مشاغل کوچک ایالاتمتحده داشتند، داده میشد.
این نوع سرمایهگذاری در شرکتهای قابل رشد انجام میشود و همچنین ریسک بالایی را نیز میتواند داشته باشد. برای همین سرمایهگذاران خصوصی تأمین مالی این استارت آپ ها را انجام میدهند. از همان زمان و در آن منطقه استاندارهایی برای این کار تعیین شد که امروزه نیز از این موارد استفاده میگردد. تعداد بنگاههای سرمایهگذاری مستقل در طول دهه 1960 و 1970 افزایشیافته است و این باعث شده تا بنیانگذاری انجمن ملی سرمایهگذاری در اوایل دهه 1970 انجام شود.
در دهه 1980 افراد و سرمایهگذاران دچار ضررهای مالی بسیاری شدند. در این دوران به دلیل کمبود دانش کافی دراینباره و نبود امکانات لازم، این نوع سرمایهگذاریها دچار شکست شدند. در زمان 1990 با پیشرفت تکنولوژی و به وجود آمدن وسایل بسیار این نوع سرمایهگذاری به دوران اوج خود رسید. در حال حاضر نیز از سال 2014 سرمایهگذاری در استارت آپ ها از رونق بسیار زیادی برخوردار شده است. این استارت آپ ها و سرمایهگذاری باعث رشد اقتصادی در جامعه و کسب سودهای زیادی میگردد. درواقع تمام کشورهایی که در حال حاضر توسعهیافته هستند از همین کسبوکارهای کوچک برای رشد فعالیتهای اقتصادی خود کمک گرفتهاند.
همانطور که میدانید سرمایه گذاری خطرپذیر یکی از زیرمجموعههای سرمایه خصوصی (Private Equity) است. هرچند ریشههای سرمایه خصوصی را میتوان در قرن 19 میلادی جست، اما سیستم سرمایه گذاری خطرپذیر به دوران پس از جنگ جهانی دوم باز میگردد. جالب است بدانید که به جورج دوریوت، استاد دانشکده بیزینس هاروارد لقب “پدر سرمایه خطرپذیر” را دادهاند. او در سال 1946 شرکت تحقیق و توسعه امریکایی (ARDC) را تأسیس کرد و مبلغ 3.5 میلیون دلار به دست آورد. دوریوت این مبلغ را در شرکتهایی که در خلال جنگ جهانی دوم، به تبلیغ فناوری میپرداختند سرمایه گذاری نمود. اولین سرمایه شرکت ARDC به شرکتی تعلق گرفت که قصد داشت از اشعه ایکس برای درمان سرطان استفاده کند. در سال 1955، وقتی این شرکت موفق شد نامی در میان نامها پیدا کند، سرمایه 200000دلاری دوریوت به درآمدی 1.8 میلیون دلاری تبدیل شد.
اصول سرمایه گذاری خطرپذیر
هنگامی که کسب و کاری از سرمایه گذاری خطرپذیر استفاده میکند، قراردادی ما بین شرکت و پشتیبان مالی آن منعقد خواهد شد. در جریان این قرارداد، مالکیت شرکت به صورت سهامهای بزرگ و بر اساس دستورالعمل شراکت محدود مربوط به شرکتهای تحت حمایت سرمایه گذاری خطرپذیر، به سرمایه گذاران فروخته میشود. بعضا این شراکتها شامل چندین موسسه یا شرکت شبیه به هم است. یکی از بارزترین تفاوتها بین سرمایه گذاری خطرپذیر و دیگر سرمایه گذاریهای خصوصی در این است که معمولا از آن برای حمایت از کسب و کارهای نوپایی استفاده میشود که برای شروع کار، به بودجه قابل توجهی نیاز دارند. این در حالی است که سرمایههای خصوصی عمدتا در اختیار شرکتهای بزرگی قرار میگیرد که یا در پی ادغام دارایی خود بوده و یا قصد دارند، بخشی از سهام خود را به دیگران (سرمایه گذاران) بفروشند.
سیستم مالی سرمایه گذاری خطرپذیر در مراحل مختلف، برای شرکتها و موسسات نوپای مختلف قابل استفاده است. این سیستم سرمایه گذاری در آغاز به صورت یک عملیات نیچ (جاویژه) و در پی جنگ جهانی دوم وارد کار شد و رفته رفته، پا به دنیای یک صنعت بسیار پیچیده گذاشت که بازیگران مختلف آن نقش مهمی در نوآوریهای تجاری داشتند.
موقعیت مکانی سرمایه گذاری خطرپذیر
هرچند بخش عمده بودجه سرمایه گذاری خطرپذیر در شمال شرق امریکا تأمین میشد، اما با پیشرفت زیست بوم فناوری، این سرمایه در وست کوست (west coast) متمرکز شد. اولین شرکت فناوری که از سرمایه گذاری خطرپذیر برای تأمین بودجه خود استفاده کرده است، شرکت فیرچایلد سمیکانداکتور (Fairchild semiconductor) است که در آزمایشگاه ویلیام شاکلی آغاز به کار کرد. این شرکت توسط یکی از صاحبان صنایع ایست کوست (east Coast) به نام شرمن فیرچایلد از شرکت Fairchild Camera & Instrument corp تأسیس شد.
آرتور راک که یکی از سرمایه گذاران Hayden, Stone &Co در نیویورک است، به تسهیل این قرارداد کمک شایانی کرد و یکی از اولین شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر VC (venture capital) سیلیکون ولی را تأسیس کرد. دیویس و راک موفق شدند تعدادی از بزرگترین شرکتهای فناوری دنیا از جمله اینتل و اپل را پایه گذاری کنند. در سال 1992، 48% از کل سرمایهگذاریها به وست کوست اختصاص یافت، این در حالی بود که کل سرمایه اختصاص یافته به نورث ایست کوست (northeast coast) تنها 20% سرمایه را شامل میشد. بر اساس آخرین دادههای سازمان سرمایه گذاری خطرپذیر ملی پیچ بوک (NVCA)، هنوز تغییری در این وضعیت رخ نداده است. در طول سه ماهه سوم سال 2018، شرکتهای وست کوست 38.3% قراردادها (و 54.7% ارزش قراردادی) را به خود اختصاص دادند. این در حالی بود که منطقه مید آتلانتیک تنها 20.4% از کل این قراردادها (و حدود 20.1% از ارزش قرارداد) را در اختیار داشت.
نقش کمکی نوآوریها
یکی دیگر از عواملی که باعث شهرت سیستم سرمایه گذاری خطرپذیر شد، ظهور نوآوریها و تحولاتی در مقررات قراردادها بود. اولین این تغییرات در سال 1958 در مصوبه سرمایه گذاری کسب و کارهای کوچک (SBIC) روی داد. این جریان به واسطه شکست مالیاتی، صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر را رونق بخشید. در سال 1978، مصوبه درآمدی مورد اصلاحات قرار گرفت، به گونهای که مالیات بر عواید سرمایه از 49.5 % به 28% کاهش یافت. سپس در سال 1979، اصلاح مصوبه امنیت درآمد بازنشستگی کارکنان (ERISA) این امکان را برقرار ساخت تا 10% بیشتر از بودجه کل را در این صنعت سرمایه گذاری کنند.
این مصوبه که به نام قانون مصلحت اندیشی (prudent Man Rule) شناخته میشود، مهمترین پیشرفت در مقررات سرمایه گذاری خطرپذیر محسوب میشود چرا که جذب سیل عظیمی از بودجه صندوق های بازنشستگی ثروتمند را در بر داشت. سپس در سال 1981، مالیات بر عواید سرمایه به 20% کاهش یافت. این سه مجموعه از تغییرات پیشرو کاتالیزه در سیستم سرمایه گذاری خطرپذیر و دهه 1980 یک دوره از رشد و شکوفایی را برای سرمایه گذاری خطرپذیر به همراه داشت. به گونه ای که در 1987، میزان بودجه سرمایه گذاری خطرپذیر به 4.9 میلیارد دلار رسید.
رونق صنایع دات کام نیز با رشد این صنعت همراه بود، چرا که بسیاری از سرمایه گذاران علاقمند به سرمایه گذاری خطرپذیر در صدد آن بودند که خیلی زود، پس از سرمایه گذاری در شرکتهای اینترنتی، سودهای کلانی دریافت کنند. بر اساس برخی از براوردها، بالاترین میزان بودجه صرف شده در این دوره برابر با 119.6میلیارد دلار بود. اما این سودهای رویایی حاصل نشدند، چرا که بسیاری از این شرکتهای اینترنتی عمومی با ارزش پولی بالا ورشکسته شده و به ورطه سقوط کشیده شدند.
سرمایه گذار فرشته
کسب و کارهای کوچک و یا نوپایی که در صنایع نوظهور مشغول به فعالیت هستند؛ عمدتا سرمایه خطرپذیر خود را از طریق اشخاص با سرمایه خالص کلان (HNWI) ملقب به سرمایه گذاران فرشته و یا شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر تأمین میکنند. سازمان ملی سرمایه گذاری خطرپذیر (NVCA) یک سازمان متشکل از صدها شرکت است که سرمایه خطرپذیر لازم برای شرکتهای نوآور را تأمین میکنند.
سرمایه گذاران فرشته معمولا گروهی از افراد هستند که ثروت خود را از منابع گوناگون به دست آوردهاند. این سرمایه گذاران میتوانند جتی به شخصه کارآفرین بوده و یا مدیران اجراییای باشند که اخیرا بازنشسته شده و از امپراطوری کسب و کاری خود فاصله گرفتهاند.
سرمایه گذاران خودساخنهای که به سرمایه گذاری خطرپذیر تمایل دارند معمولا دارای چند نقطه اشتراک هستند. معمولا اکثر این سرمایه گذاران در شرکتهایی سرمایه گذاری میکنند که دارای ویژگیهای زیر باشند:
- مدیریت خوب
- بیزینس پلن یا طرح کسب و کار شفاف و تعریف شده
- خوش آتیه
نکته قابل توجه دیگر در مورد این سرمایه گذاران فرشته این است که معمولا مایلند سرمایه خود را صرف شرکتها و صنایعی کنند که یا شبیه به هم باشند و یا خود به نحوی با ساز و کار آن آشنا باشند. بعضا ممکن است سرمایه گذار سابقه فعالیت در این صنایع و شرکتها را نداشته باشد، اما از سواد و دانش آکادمیک در این حوزه برخوردار باشد. یکی دیگر از نقاط اشتراک همه سرمایه گذاران فرشته این است که به سرمایه گذاری مشارکتی تمایل زیادی دارند. در جریان این سرمایه گذاری مشارکتی، یکی از فرشتهها با همکاری و مشارکت یک دوست یا همکار قابل اعتماد که معمولا خود یک سرمایه گذار فرشته دیگر است، شرکتی را انتخاب کرده و سرمایه خطرپذیر آن را تأمین میکند.
فرایند سرمایه گذاری خطرپذیر
اولین گام برای هر کسب و کاری که در صدد دریافت سرمایه خطرپذیر است، این است که یک بیزینس پلن به سرمایه گذار فرشته یا شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر ارائه دهد. چنانچه فرشته یا شرکت سرمایه گذار به این بیزینس پلن علاقمند بود، میتواند عملیات ارزیابی صلاحیت را در مورد شرکت متقاضی سرمایه خطرپذیر انجام دهد. این ارزیابی صلاحیت معمولا شامل ارزیابی و بررسی دقیق و جامع موارد زیر است:
- الگوی کسب و کار شرکت
- محصولات
- مدیریت
- سابقه عملیاتی
از آنجا که در جریان سرمایه گذاری خطرپذیر، مبلغ هنگفتی از سرمایه تنها به تعداد کمی از شرکتها اختصاص مییابد، این تحقیق و بررسی بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از سرمایه گذاران حرفهای خطرپذیر از تجربه و پیشینه سرمایه گذاری قابل توجهی برخوردار هستند. به طوری که عده زیادی از آنها یا به عنوان تحلیلگران تحقیقات دارایی مشغول به کارند و یا دارای مدرک دانشگاهی MBA هستند. معمولا حرفهایهای سرمایه گذاری خطرپذیر بیشتر تمرکز خود را به یک صنعت خاص و ویژه معطوف میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار خطرپذیر که بیشتر سرمایه خود را صرف حوزه بهداشت و درمان میکند، به احتمال زیاد قبلا به عنوان تحلیلگر این صنعت سابقه فعالیت داشته است.
پس از تکمیل فرایند ارزیابی صلاحیت، شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر یا سرمایه گذار فرشته، طی یک قرارداد و به ازای دریافت بخشی از دارایی شرکتی که روی آن سرمایه گذاری کرده پیمان همکاری خود را منعقد خواهد کرد. این سرمایه گذاران میتوانند به یکباره بودجه سرمایه گذاری خطرپذیر را در اختیار شرکت متقاضی قرار دهند؛ اما معمولا این سرمایه گذاری خطرپذیر به صورت مرحلهای انجام میشود. پس از تخصیص سرمایه، شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر نقش فعال و قابل توجهی در شرکت متقاضی به دست آورده و پیش از پرداخت بخشهای بعدی سرمایه، ضمن مشاوره بر جریان پیشرفت شرکت متقاضی نیز نظارت خواهد داشت.
شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر یا سرمایه گذار فرشته معمولا چهار یا شش سال پس از اولین سرمایه گذاری خطرپذیر از شرکت متقاضی سرمایه جدا میشود. البته این جدایی مستلزم دستیابی به یک شراکت، دستاورد و یا عرضه سهام اولیه (IPO) است.
یک روز از زندگی یک سرمایه گذار خطرپذیر
سرمایه گذار خطرپذیر نیز درست مانند همه سرمایه گذاران حرفهای دیگر، روز خود را با مطالعه یک نسخه از مطبوعاتی چون وال استریت ژورنال، فایننشال تایمز و یا دیگر نشریههای معروف اقتصادی و تجاری شروع میکند. سرمایه گذاران خطرپذیری که به یک صنعت خاص علاقمند هستند نیز عمدتا مشترک نشریات آن صنعت بوده و مقالات و اخبار مربوط به آن صنعت خاص را به طور مداوم پیگیری میکنند. این افراد معمولا، هر روز صبح به همراه صبحانه، از این اخبار و اطلاعات نیز تغذیه میکنند.
باقی روز سرمایه گذاران خطرپذیر عمدتا با جلسات پی در پی پر میشود. معمولا علاوه بر سرمایه گذار خطرپذیر این افراد نیز در این جلسات حضور دارند:
- دیگر شرکا یا اعضای شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر
- مدیران اجرایی شرکت های دارای سبد محصول موجود
- رابطهایی در زمینههای تخصصی مختلف
- کارآفرینان خوش آتیهای که در صدد جذب سرمایه گذار خطرپذیر هستند
به عنوان مثال، در طول جلسات صبحگاهی، مباحثی در خصوص سرمایه گذاری پورتفوی احتمالی شرکت صورت میگیرد. اعضای تیم ارزیابی صلاحیت با دقت به مزایا و معایب سرمایه گذاری در شرکت متقاضی خواهند پرداخت. در نهایت، افراد حاضر در جلسه، بر سر این موضوع که شرکت مورد بحث در روز به بعد به پورتفوی آنها اضافه شود یا خیر، رأی خود را اعلام میکنند.
جلسات بعد از ظهر معمولا با شرکت هایی که سبد محصول مشتری دارند برگزار میشود. این ملاقاتها معمولا به طور منظم برگزار میشوند تا مسیر یکنواخت حرکت رو به جلوی شرکت متقاضی به خوبی مشخص شود، و سرمایه گذار خطرپذیر مطمئن شود که سرمایهاش هوشمندانه مورد استفاده قرار گرفته است. وظیفه سرمایه گذار خطرپذیر این است که حین جلسه و پس از آن، ارزیابیهای انجام شده را یادداشت کرده و نتیجه کار را در اختیار دیگر اعضای شرکت بگذارد.
پس از صرف بخش عمدهای از عصر در گزارش نویسی و مرور و بررسی دیگر اخبار بازار، یک جلسه شام ترتیب داده میشود. این جلسه با حضور کارآفرینان خوش آتیهای تشکیل میشود که برای کسب و کار خود به دنبال جذب سرمایه خطرپذیر هستند. سرمایه گذار خطرپذیر متوجه پتانسیلهای شرکت نوظهور شده و تعیین میکند که آیا تشکیل جلسات بعدی با این شرکت، توجیهی دارد یا خیر.
پس از صرف شام واتمام جلسه شبانگاهی، سرمایه گذار خطرپذیر به منزل باز میگردد. او برگه گزارش ارزیابی صلاحیت را همراه خود داشته و روز بعد، برای رأی گیری در اختیار اعضای شرکت قرار خواهد داد. با این کار، وی شانس دیگری دارد تا فکتهای ضروری و آمار و ارقام مربوطه را پیش از جلسه صبح روز بعد مرور و بررسی نماید.
روندهای سرمایه گذاری خطرپذیر
اولین عملیات تأمین بودجه از طریق سرمایه گذاری خطرپذیر در راستای پیشرانی یک صنعت بود. دوریوت اعتقاد راسخی داشت که سرمایه خود را در اختیار استارتاپها قرار داده و آنها را در مسیر پیشرفتشان پشتیبانی نماید. به همین جهت، امکاناتی چون بودجه، مشاوره و رابطهای مختلف را در اختیار این شرکتهای متقاضی قرار داد.
اصلاحات صورت گرفته در مصوبه SBIC در سال 1981 منجر به ورود گروهی از سرمایه گذاران مبتدی گشت. این افراد علاوه بر سرمایه مالی، امکانات دیگری نیز برای شرکتهای تحت پوشش خود به همراه داشتند. افزایش میزان بودجه دهی در این صنعت هم زمان شد با افزایش آمار شرکتهایی که در کار خود شکست خورده بودند. به مرور زمان، سرمایه گذاران خطرپذیر با فلسفه اولیه دوریوت مبنی بر ارائه مشاوره و پشتیبانیهای لازم برای کارآفرینانی که قصد راه اندازی کسب و کارهای جدید دارند به اتفاق نظر رسیدند.
رشد و توسعه سیلیکون ولی
با توجه به همجواری این صنعت با سیلیکون ولی، بخش عمدهای از سرمایه گذاری خطرپذیر به شرکتهای فناوری اختصاص مییافت. البته ناگفته نماند که صنایع دیگر نیز از سرمایه گذاری خطرپذیر بیبهره نبودند. به طور مثال میتوان به شرکتهایی چون استارباکس و استپلز اشاره کرد که هر دو با سرمایه گذاری خطرپذیر آغاز به کار نمودند. لازم به ذکر است که ونچر کپیتال دیگر لزوما به شرکتهای طراز اول اختصاص ندارد. بلکه این روزها، سرمایه گذاران سازمانی و حتی شرکتهای رسمی نیز پا به این عرصه گذاشتهاند. به عنوان مثال، غولهای فناوری مانند گوگل یا اینتل نیز بخشی از بودجههای سرمایه گذاری خطرپذیر خود را برای سرمایه گذاری در شرکتهای نوظهور فناوری کنار گذاشتهاند. اخیرا شرکت استارباکس، 100میلیون دلار را به صورت سرمایه گذاری خطرپذیر در اختیار استارت آپهای غذایی قرار داده است.
سرمایه گذاری خطرپذیر به واسطه افزایش میانگین مقیاس قراردادها و همچنین ورود بازیگران بیشتر به این عرصه از سرمایه گذاری، رفته رفته به یک سیستم قدرتمند سرمایه گذاری مبدل شد. در حال حاضر صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر شامل گروههای مختلفی از بازیگران و سرمایهگذاران است که بسته به میزان ریسک پذیری و سلیقه شخصی خود، در استارتاپهای گوناگون سرمایه گذاری کرده و به رشد و تکامل آنها کمک میکنند
ضربه ناشی از بحران مالی سال 2008
بحران مالی سال 2008 ضربه بزرگی برای صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر بود؛ چرا که در این برهه از زمان، سرمایه گذاران رسمی که پیشتر منبع بسیار مهمی از سرمایه گذاری خطرپذیر بودند، دیگر راضی نمیشدند سر کیسه را شل کنند. ظهور تک شاخها یا استارتاپهایی با ارزش سرمایه بیش از یک میلیارد دلار، توجه بازیگران مختلف صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر را به خود جلب کرد. بودجههای هنگفت و شرکتهایی با سرمایههای خصوصی قابل توجه به سرمایه گذاران خطرپذیر ملحق شدند تا علاوه بر مشارکت در قراردادهای بزرگ بتوانند با نرخ بهره پایین به بازگشت سرمایه چندگانه دست پیدا کنند. ورود این گروه از سرمایه گذاران باعث شد تا زیست بوم سرمایه گذاری خطرپذیر دستخوش تحولات بسیاری شود.
رشد قیمت دلار
دادههای مربوط به شرکت پیچ بوک و NVCA حاکی از آن است که در سال 2018، شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر مبلغ 131 میلیارد دلار امریکا را در 8949 قرارداد سرمایه گذاری نمودند. این آمار حاکی از افزایش 57درصدی سرمایه گذاری در این نوع قراردادها در مقایسه با سال قبل (2017) است. اما جالب است بدانید که افزایش بودجه و سرمایه گذاری با افزایش مقیاس زیست بوم سرمایه گذاری خطرپذیر همراه نشد؛ چرا که تعداد قراردادهای مالی که بودجه خود را از طریق سرمایه گذاران خطرپذیر تأمین کرده بودند به 5% کاهش یافته بود.
در این دوران، تأمین بودجه لحظه آخری بسیار رایج شده بود؛ زیرا سرمایه گذاران خطرپذیر ترجیح میدادند (در مقایسه با شرکتهای سرمایه گذار لحظه اولی که با ریسک شکست بالایی همراه بودند) در کسب و کارهای کم ریسکتر سرمایه گذاری کنند. در این شرایط، میزان سهم سرمایه گذاران فرشته، یا ثابت باقی میماند و یا به مرور زمان کاهش مییافت.
ساختار سرمایه گذاری خطرپذیر
افراد ثروتمند، شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی، بنیادها و صندوقهای بازنشستگی شرکتها ممکن است پول را در یک صندوق جمع کنند تا توسط یک شرکت سرمایهگذاری کنترل شود. همه شرکاء مالکیت بخشی از صندوق را دارند، اما این شرکت است که مکانی را برای سرمایهگذاری صندوق به وجود آورده و تمام عملیات را کنترل مینماید. درواقع این بنگاه سرمایهگذاری خطرپذیر یک شریک عمومی برای تمام افراد است.
میزان سود دریافتی
پرداخت به مدیران صندوقهای سرمایهگذاری در قالب هزینههای مدیریتی و سود انجام میشود. بسته به شرکت، تقریباً 20٪ از سود به شرکت مدیریت صندوق سهام خصوصی پرداخت میشود، درحالیکه بقیه به شرکای محدودی که در این صندوق سرمایهگذاری کردهاند تعلق میگیرد. شرکای عمومی معمولاً به دلیل هزینه اضافی 2٪ سود اضافی دریافت میکنند.
تقسیمبندیهای سرمایه گذاری خطرپذیر
شرکتها و سرمایهگذاریهای مختلف دارای تقسیمبندیهای متفاوتی هستند اما میتوان بهطورکلی ترسیمی را برای آنها در نظر داشت:
افرادی که در این حوزه شروع به فعالیت مینمایند افراد جوانی هستند که درزمینهٔ های تجاری و امور مالی دارای تخصصهایی هستند. این افراد کارهایی مانند تجزیهوتحلیل مدلهای کسبوکار و روند پیشرفت سایر شرکتها را انجام میدهند. این افراد جوان بعد از چند سال کارکردن به افراد ارشد این مجموعه تبدیل میگردند.
مدیر اصلی این مجموعه فردی متخصص است که سطح علم متوسط رو به بالایی را داراست که اطلاعات کافی و لازمی را برای پیش بردن اهداف شرکت دارد. مدیر معمولاً کارهای نظارتی را برای سایر افراد و کارها را انجام میدهد. مدیران فرصتهای جذب سرمایهگذاری را شناسایی میکنند و با افراد دارای شرایط مذاکراتی را در جهت تأمین مالی مینمایند. همچنین مدیران شرایط و کارهای خریدوفروش را نیز بر عهدهدارند. موفق شو اطلاعات لازم برای پیشرفت را در اختیار شما میگذارد.
نکات مهم در مورد سرمایه گذاری خطرپذیر
- سرمایهگذار خطرپذیر کسی است که سرمایه خود را در ازای میزان قابلتوجهی از سهام در اختیار شرکتهای مستعد رشد قرار میدهد.
- این سرمایهگذاران معتبر (accredited investor) بیشتر به سمت استارت آپ هایی میروند که در مرحله تجاری شدن و تبلیغ ایدههای خود قرار دارند.
- سرمایهداران معروف و صاحبان فیسبوک و توییتر ثروت و موفقیت خود را از همین راه به دست آوردهاند.
- این نوع سرمایهگذاری (venture capital) دارای ریسک بالایی است و ممکن است منجر به ورشکستی و بازگشت سرمایهگذاری (return on investment) نشود.
میشه میزان ریسکش رو محاسبه کرد؟؟
در کل سرمایه گذاری ریسک داره چه کم خطر چه پر خطر چون هیچ چیز قطعیت نداره
امروزه بسیاری از مردم با سوار شدن بر موج بحران های مالی به ثروت های قابل توجهی دست یافتند
با این نوسانات دلار و طلا اکثر سرمایه گذاری ها خطر پذیر شدند