NLP چیست و چرا باید آن را یاد بگیرید؟
NLP یا برنامه نویسی زبان عصبشناسی مجموعهای از مهارتها است که نمایشدهنده نوع ارتباط بین اجزا است که بیشترین اهمیت را در داخل و خارج از آن نشان میدهند. برای بسیاری، روشن است که تعریفی از NLP را با نشان دادن آنچه دربرگیرنده کلمات عصب، زبان و برنامهنویسی است ارائه میکند.
تعریف NLP
عصب
بر پایه حوزه ذهنی یا مغز میباشد، بهویژه در مورد اینکه چگونه وضعیتهای ذهنی (و بدنی) بر ارتباط و رفتار تأثیر میگذارند. حوزه NLP روشی دارای ساختار برای مشاهده حالات ذهنی و بدنی را آموزش داده و نقشههای ذهنی را که نشاندهنده چگونگی تمامی اتفاقات و تغییرات است توسعه میدهد.
زبان شناسی
به معنای آن است که فرآیندهای ذهنی و حالات بدنی ما در ارتباط کلامی و غیرکلامی آشکار میشوند. بهطورکلی زبان ابزاری است که ما برای به دست آوردن دسترسی به فعالیتهای درونی ذهن استفاده میکنیم. الگوهای زبان برنامهنویسی به ما یاد میدهند چگونه به اطلاعات ناخودآگاهی که مبهم و غیرقابل شناخت باقی میمانند، دسترسی پیدا کنیم.
برنامه نویسی
این واژه به ظرفیتهای تغییر ذهن و حالات بدنی ما اشاره میکند. شما از اصطلاحی که در autopilot استفاده میشود خبر دارید، آیا درست است؟ برای کسی که آموزش NLP دیده باشد، این کلام به این معنی است که شما با توجه به برنامهریزی خود که شامل افکار، احساسات، واکنشها، عقاید و سنتها است زندگی میکنید. فردی که آموزش NLP دیده است، میداند که چگونه این برنامهها در ذهن سازماندهی شده و چگونه از طریق مکالمه (زبان) به آنها دسترسی پیدا کنند، بهطوریکه برنامههای قدیمی و رفتارهای بر پایه autopilot را میتوان تغییر داد.
NLP در زندگی واقعی چگونه کار میکند؟
در طول هر گفتمانی، اکثر ما بر روی کلمات متمرکز هستیم. این شخص چه منظوری دارد و من در عوض به او چه پاسخی خواهم داد؟ برای مدت طولانی ثابتشده است که کلمات حداقل جنبه معنیدار ارتباط هستند و تنها 7% معنا را منتقل میکنند (محرابیان، ۱۹۷۲).
برای مثال، وقتی کسی به شما میگوید تمایل دارند به شما برای سازماندهی یک اجماع سراسری کمک کنند، اما لحن آنها صریح بوده و حالت چهره آنها طوری به نظر میرسد که انگار آنها را به محفل شبانهای توأم با شوک الکتریکی دعوت کردهاید. آشکار است که جریان چیز دیگری است. آنها گفتند بله اما ارتباط غیرکلامی ۹۳% گفتند گاهی اوقات در غیر این صورت.
برنامهنویسی زبان عصبشناسی چیست؟ 93% دیگر ارتباطات NLP سیستمی برای درک و استفاده از ارتباطاتی است که واقعاً اهمیت دارد. ارتباط غیرکلامی اصلی و شما به یک ارتباط اصلی کلامی تبدیل میشود.
اما در اینجا چیزی جالبتر از این وجود دارد
بسیاری از مردم نمیدانند که ارتباطات خیلی بیشتر از تعاملات بین مردم صورت میپذیرد. تمام دنیای ارتباطات در ذهن و بدن شما وجود دارد. زندگی درونی – طرز فکر، نگرش و احساسات- شکل فعالی از ارتباط است.
“مهمترین ارتباط بین مردم جز در میان مردم نیست.”
ارتباط درونی روشی قدرتمند برای برنامهنویسی زبان عصبشناسی است که در اصل بهعنوان حوزهای برای مطالعه ساختمان تجربه ذهنی شناخته میشود. اینیک روش فانتزی برای بیان این مفهوم است که NLP آن چیزی را که بین گوشهایش شروع میشود را شکسته تا شما بتوانید کاری شایسته با آن انجام دهید. اینیک تست از نحوه کارکرد NLP است.
بیایید بگوییم که دوستان شما برای صرف شام میآیند و احساس عصبی بیشتری نسبت به قبل دارید. مطمئن نیستید که چرا. همهچیز خوب به نظر میرسد، اما احساس روی لبه پرتگاه را دارید. یک متخصص NLP توانایی درک این را دارد که شما چطور این وضعیت را در چند لحظه ایجاد میکنید. همهچیز به اینکه چطور با خودتان در داخل ارتباط برقرار میکنید وابسته است.
شکست ارتباط درونی NLP
ارتباط درونی از تصاویر، صداها و احساسات ایجاد میشود (مدل NLP VAK ). پیدا کردن چیزی که احساسات عصبی شما را تحریک میکند، مساله کشف این است که کدام تصاویر و صداها با احساس استرس همراه میشوند. وقتی توجه شما به سمت درون جلب میشود و چیزی که در درون میبینید را بررسی مینمایید، این امکان وجود دارد تا متوجه شوید که چیزهای زیادی را در مورد واژه شام در تصور بیاورید:
* وقتی میهمانان میرسند، خانه مرتب شما شلوغ است.
* صدای درونی که میگوید: ” آنها از شام شما متنفر خواهند شد.
* به هنگام غذا خوردن، در چهره آنها انزجار از چیزی به نظر میرسد.
. * شما تنها در خانه خود نشستهاید، زیرا هیچکس نیامده است
و غیره. نکته این است: شما احتمالاً آگاهانه از تمامی کانالهای ارتباطی درونی آگاه نیستید. اگر در مورد شام هنوز احساس اضطراب دارید، احتمالاً متصور می شویدکه چقدر بد میتواند رفته و به این تصویر ناخودآگاه و صدا پاسخ دهد. احساسات عصبی آینهای از کانالهای دیگر هستند.
به همین دلیل است که برنامهنویسی زبان عصبشناسی ادعا میکند که مردم شکسته نمیشوند. ما بدون اینکه از آن اطلاع داریم یا خیر بهسادگی به ارتباطات درونی پاسخ میدهیم؛ بنابراین، اگر اتفاقات بدی را که در مهمانی شام خود اتفاق میافتد تصور میکنید، قطعاً احساس اضطراب خواهید داشت. کار خود را کاملاً انجام دادهاید.
وقتی متوجه شدید چگونه میتوان طرحی را کاملاً ایجاد کرد ولی آن را نمیخواهید، میتوانید اقدام به تغییر آن کنید. برنامهنویسی عصبی-زبانی یک کتابخانه مملو از روشهایی است که برای تغییر ذهنیت ما پس از شناسایی آن در دسترس است. تبدیل ارتباطات داخلی بهگونهای که احساس بهتری نسبت به قبل داشته باشید از جنبه های برنامهنویسی NLP است.
پروژه تحقیقاتی و شناسایی NLP
پروژه تحقیقاتی و شناسایی NLP که توسط روانشناس بالینی دکتر فرانک بروکه ایجاد شد، یک سازمان غیرانتفاعی برای توسعه تحقیقات بالینی در برنامهنویسی زبان عصبشناسی است.
بروکه دکترای خود را در رشته روانشناسی بالینی در موسسه درمانی لندن دریافت کرد و از اوایل دهه ۱۹۷۰ از NLP بالینی بهره گرفت.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱، دکتر بروکه برنامه احیا را برای تعداد 800 از بازماندگان حادثه انفجار ساختمان مرکز تجارت جهانی طراحی و اجرا کرد. وی پی برد که قادر است مجموعه سیگنالهای اختلال استرس پس از حادثه را با استفاده از پروتکلی برگرفته از NLP تغییر داده و از سایر پروتکلها بهطور مؤثرتری استفاده کند. در نتیجه این تحقیق و تجربه، بروکه پروژه تحقیقاتی و شناسایی NLP را “تأسیس کرد تا بتواند دانش برنامهنویسی زبان عصبشناسی را ارتقا داده و نتیجه تحقیقات را بهسوی تشکیل استانداردهای علمی لازم برای اجرای گسترده پروژه بکشاند.”
یک ازسوالات رایج در بین افرادی که به دنبال آموزش برنامهنویسی زبان عصبشناسی هستند، چنین است که آیا پژوهشی برای پشتیبانی از NLP وجود دارد؟ پاسخ این سؤال “بله” است. نتایج حاصل از تلاش و تجربه دهها ساله افراد حرفهای هماکنون در تحقیقات بالینی تدوین و استفادهشدهاند.
تاریخچه و منشأ زبان عصبشناسی
اگرچه بیشترین اعتبار مربوط به برنامهنویسی زبان عصبشناسی به جان گریندر و ریچارد باندلر تعلق دارد، اما در واقع توسط مجموعهای از افرادی که سهم ثابتی در NLP داشتند شکل گرفت. این گروه شامل جان گریندر و ریچارد باندلر و همچنین فرانک پوسلیک، رابرت دیلتز، جودیت دلوزیر، لسلی کامرون، دیوید گوردون و دیگران است.
در اوایل دهه ۱۹۷۰ و در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا کروز، این گروه از روشنفکران شروع به کشف الگوهای ارتباطی ویژهای کردند که رواندرمانگرهای برجستهای شامل میلتون اریکسون (روانپزشک و هیپنوتیزمر مشهور)، ویرجینیا استایر (مؤسس سیستمهای درمانی خانواده) وفریتز پرل بنیانگذار مرکز درمانی گشتالت برای دستیابی به نتایج غیرمعمولی با مخاطبان خود همراه شدند. با مشاهده مستقیم و تجزیهوتحلیل نوار ویدیویی، آنها توانستند این الگوهای مؤثر ارتباطی را تجزیهوتحلیل نموده و به دیگران آموزش دهند.
مجموعه فرایندی که برای کشف سحر موجود در ارتباطات با قابلیت تغییر استفاده میشود، مدلسازی نامیده میشود. بسیاری افراد فرایند مدلسازی را قلب و روح برنامهنویسی زبان عصبشناسی میدانند. هر گاه قابلیت دانستن چگونگی ایجاد مدلها براساس تخصص دیگران را به دست آوردید، میتوانید هرگونه مهارت جدیدی را بهطور اساسی آموزش دهید.
تکنیکهای محبوب پیشبینی NLP
اولین کشف آنها این بود که استایر بدون اینکه از انجام این کار آگاهی داشته باشد، پیشبینیهایش را با افعال، قیدها و صفات مربوط به مخاطبین خود تطبیق داد. برخی از مشتریان بهطور عمده از پیشبینیهای بصری استفاده میکنند درحالیکه برخی دیگر پیشبینیهای شنیداری یا حساس را به کار میگیرند. این فرآیند منجر به این موضوع شد که برای هر شخص، یکی از حواس (دیدن، شنیدن یا احساس) ارزش بسیاری داشته و در کلماتی که انتخاب میکند انعکاس می یابد. هنگامیکه پیشبینیهای استایر با پیشبینیهای مورد استفاده مخاطبینش تطبیق داده شد، آنها از اینکه استایر درکشان کرده قدردان وی بودند. این روی داد باعث ایجاد رابطهای دوستانه شد تا مداخلات او قابلقبولتر شود.
نشانههای دسترسی چشم
بعد، گریندر و باندلر به نشانههای دسترسی چشم دسترسی پیدا کردند که همان حرکات چشمها هستند، ممکن است دلالت بر بهکارگیری تصاویر، کلمات و صداها و یا احساسات به هنگام تفکر، به یادآوردن و یا یادگیری باشد.
برای مثال، وقتی فرد راستدست به سمت چپ نگاه میکند، احتمالاً تصاویر دیداری را به خاطر میآورد.
متعاقباً، گریندر و باندلر پس از مطالعه میلتون اریکسون، الگوهای زبانی مورد استفاده برای تأثیر بر رفتارهای افراد را اصلاح کردند.
این چهار ستون پایه های NLP هستند:
آرامش
فرآیند NLP هدیهای مهم برای ایجاد ارتباط با دیگران فراهم میکند. آرامش را میتوان بهعنوان ارتباط با سرعت با دیگران توصیف کرد. برقراری ارتباط موجب ایجاد اعتماد به دیگران میشود. آرامش را میتوان بهسرعت از طریق درک ترجیحات درروش ها، دستیابی به نشانههای چشمی و پیشبینیها ساخت.
آگاهی حسی
گاهی هنگامیکه وارد خانه کسی میشوید، متوجه میشوید که رنگها، بوها و صداها کاملاً با شما در تضاد هستند. برنامهنویسی زبان عصبشناسی این امکان را میدهد که متوجه این نکته باشید، زمانی که بهطور کامل به حواس خود توجه دارید، دنیای شما غنیتر میشود.
تفکر پیامد
دستیابی به یک نتیجه، هدف شما برای انجام هر کاری است. پیامد، به تفکر در مورد آنچه میخواهید عمل کنید مرتبط است و در تقابل محبوس شدن درون حالت منفی تفکر است. اصول رویکرد پیامد ممکن است به ایجاد بهترین تصمیمات و انتخابها به شما کمک کند.
انعطافپذیری رفتاری
انعطافپذیری رفتاری به دین معنی است که چنانچه به شیوهای که در حال حاضر مشغول به انجامش میباشید، کار متفاوتی انجام دهید. انعطافپذیری فاکتوری کلیدی در ممارست با NLP است. یادگیری این فرآیندها به شما کمک میکند تا چشمانداز جدیدی یافته و این مجموعه عادتها را در لیست در دسترس خود ایجاد نمایید.
آموزش برنامهنویسی زبان عصبشناسی
دلایل اصلی که شخصی که میتواند یک دوره آموزشی رایگان را بگذراند عبارتاند از:
- یک رابط قوی و الهامبخش باشید
- در خواندن زبان بدن و حرکات غیرکلامی ماهر باشید
- ضمیر ناخودآگاه و حسی خود را افزایش دهید
- کاپیتان و کنترلکننده احساسات و تفکرات خود باشید
- ترسها و هراسها
- انگیزه بخشی و قدرت بخشیدن
- توسعه عمیق در روابط شخصی و تجاری
- موفقیت و پیروزی را به دست آورید
- رفتارهای ناخواسته را در خود و دیگران اصلاح کنید
- بهطور مؤثر ارتباط برقرار کرده و از دیگران اطلاعات کسب کنید
فکر می کنم آشنایی با مفهوم هوش عاطفی هم به فهم بهتر این موضوع می تونه کمک کنه
برای یادگیری بهتر ان ال پی، تمرین انعطاف پذیری خیلی مهمه
مطلب خوبی بود ممنون
اگر ممکنه درباره تکنیک آگاهی حسی مطالب بیشتری در سایتتون بگذارید به نظرم خیلی باید جالب باشه