ناپلئون هیل نویسنده کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید کیست؟
اگر جمله”بیندیشید و ثروتمند شوید” برایتان آشنا باشد، مطمئناً درباره ناپلئون هیل شنیدهاید. ناپلئون هیل فردی است که این عبارت را ابداع کرده و نگارش یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ را با این عنوان به عهده داشته است.
در سایت موفق شو صدها داستان حقیقی از شیوههای موفقیت در تمامی زمینههای مالی، شخصی، کاری و حرفهای شخصیتهای برجسته ارائهشده است. با چند کلیک ساده و مراجعه به سایت جذاب موفق شو میتوانید بهطور رایگان این درسهای زندگی را در اختیار داشته باشید و موفقیت خود برای زندگی بهتر را رقم بزنید.
ناپلئون هیل در سال 1883 در وایز ویرجینیا متولد شد. او جوانی بااستعدادهای باورنکردنی بود. او در سن سیزدهسالگی بهعنوان “گزارشگر کوهستانی” انتخاب شد و این آغاز فروتنانه در تحقق موفقیتهای شخصی بعدی مؤثر بود. ناپلئون هیل افراد بیشماری را با فلسفه خود و دستاوردهایش تحت تأثیر قرارداد. او مدعی بود که “اگر ذهن انسان هدفی را تصور کرده و به آن ایمان داشته باشد، میتواند به آن برسد.” او نخستین نویسندهای بود که درزمینهٔ ارتباط بین موفقیت و قدرتهای ذهنی نوشت و اینگونه زندگی او به سنگ بنای اصلی انگیزه مدرن تبدیل شد.
اگرچه او به خاطر از دست دادن پدر و مادرش در سنین پایین مجبور بود بودجه مالی برای تحصیلاتش را خودش تأمین کند، اما او مامور تحقق فلسفه خودش شد و این امر، وی را به یکی از محبوبترین نویسندگان انگیزشی و بنیانگذار موسسه آموزشی “غیرانتفاعی” تبدیل کرد. مأموریت فلسفی ناپلئون هیل در زندگی: رهبری، خود انگیزشی و پیشرفت فردی بود.
اگرچه او در 8 نوامبر 1970 درگذشت اما او رهبری گمنام و الگویی از اعتقاد شخصی و موفقیت فردی بود. هنوز همچنان پیروی از اعتقاداتش بعد از مرگ وی ادامه دارد.
سالهای اول زندگی ناپلئون هیل
ناپلئون هیل در اکتبر سال 1883 در روستای “پوند” در “کشور ویرجینیا ” متولد شد.
قبل از اینکه به 13 سالگی برسد، یتیم شد و هر دو پدر و مادر خود را از دست داد. با این فقدان وی به یک فرزند طغیانگر تبدیل شد. بااینوجود، در آن سن وی بهعنوان “گزارشگر کوهستان” مشغول به کار شد و مقالاتی را برای روزنامه محلی نوشت و تا 15 سالگی، او در حال نوشتن مقاله برای بسیاری از روزنامههای شهر کوچکش بود. وی برای شرکت در دانشکده حقوق پسانداز میکرد.
متأسفانه، چون بهاندازه کافی برای تأمین هزینههایش پول درنیاورد، مجبور شد از این دانشکده انصراف دهد. اشتیاق او برای نوشتن سبب گردید که در آن سنین پایین به سراغ بسیاری از افراد قدرتمند و تأثیرگذار آن زمان برود. در حین ملاقات و مصاحبه با یکی از این افراد بانفوذ، فرصتی برای وی فراهم گردید تا در 20 سالگی با موضوعاتی چون “تعریف دلایل عدم موفقیت مردم در دستیابی به موفقیت مالی و خوشبختی” آشنا شود.
دستیابی به موفقیت در زندگی – دیدار ناپلئون هیل با اندرو کارنگی
لحظه بزرگ زندگی ناپلئون هیل در سال 1908 اتفاق افتاد، هنگامیکه ناپلئون در حال کار برای یک مجله متعلق به باب تیلور بود و به وی دستور داده شد تا با یکی از تأثیرگذارترین افراد آن زمان، غول صنعتی: اندرو کارنگی مصاحبهای انجام دهد. کارنگی نوآور عرصه فولاد و میلیاردر بود(جهت آشنایی بازندگی این غول صنعتی آمریکا به سایت موفق شو مراجعه کنید) و در طی مصاحبهای، چالشی برای ناپلئون انتخاب کرد و وی هم پذیرفت و این امر زندگی ناپلئون هیل را تغییر داد.
کارنگی اعتقادات سادهای داشت از این قبیل که: “روند موفقیت فرد را میتوان در یک فرمول واحد خلاصه کرد، اگر فرد بتواند آن را درک کند.” وی همچنین اظهار داشت “شرمآور است که هر نسل باید موفقیت و تلاش را با محاکمه و خطا پیدا کند، هنگامیکه اصول موفقیت بسیار روشن هستند.” چالش کارنگی برای ناپلئون هیل این بود که بایستی ناپلئون به مدت 20 سال بدون وقفه اقدام به جمعآوری اصول موفقیت بزرگترین مردان و رهبران تجارت کشور کرده و از سوی دیگر اشتراکات این زندگیها و اصول موفقیت را بیابد. در صورت انجام این کار، او ناپلئون را با ثروتمندترین و موفقترین مردان زمان آشنا خواهد نمود. او این چالش را در پیش گرفت و طی 20 سال آینده با بیش از 500 فرد موفق ملاقات و مصاحبه کرد که بسیاری از آنها میلیونر بودند. ازجمله این افراد میتوان به جان دی راکفلر، الکساندر گراهام بل، تئودور روزولت، توماس ادیسون، هنری فورد و بسیاری غولهای معاصر دیگر اشاره نمود(قابلتوجه است زندگینامه تمامی این بزرگان در سایت موفق شو ارائهشده است).
درنتیجه تحقیقات بیش از 20 سال، وی سردبیر و ناشر مجله خود ‘Hill’s Golden Rule Magazine’شد، وی دورههای مطالعاتی متعددی را توسعه داد و آثار مختلفی را منتشر کرد. این آثار شامل “قانون موفقیت با استفاده از فلسفه” و “نردبان موفقیت” و یک دوره آموزشی مداوم در خانه(17 جلدی) با عنوان “دینامیک ذهنی” بود. دستاورد دیگر این بود که وی مشاور کارنگی شد و همچنین او مشاور بدون مزد رئیسجمهور فرانکلین روزولت در سالهای 36-1933 بود.
کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید از ناپلئون هیل
کتاب حیرتانگیز او ” بیاندیشید و ثروتمند شوید ” بهطور مداوم به موفقیت باورنکردنی دستیافته و برای بسیاری از افراد ثروتمند یک راهنما است. حتی 70 سال پسازآن، هنوز هم در جزو شش کتاب معتبر “پرفروش کسبوکار” قرارگرفته است.
تصور میگردید که فروش این کتاب پس از 30 سال باعرضه بیش از 1 میلیون نسخه متوقف گردد، اما این اتفاق نیافتاد و در هر عرصهای موفقیت چشمگیری در میان میلیونها خواننده به دست آورد. همچنان که در حال حاضر بیش از 30 میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داده است.
این کتاب فراخوانی برای هر رویاپرداز آمریکایی “که جرات میکند ایدهای را بخواند” ارائه میدهد. نظریه”چه کسی جرات دارد آن را باور کند” فلسفه دستاورد شخصی ناپلئون هیل است که به دنبال تجسم خلاق و درک قانون جذب در ذهن خوانندگانش است. این کتاب هنوز هم برای موفقیت کسانی که امروزه جرات خواندنش رادارند، جوهر موفقیت را ارائه میدهد.
وی حقیقت موفقیت بسیاری از مشاغل را هنگام مصاحبه با افراد موفق کشف کرده و مبانی فلسفه موفقیت را زیر پا گذاشت و سپس آن را منتشر کرد. این دستاورد به خاطر این امر بود که وی در جوانی به چالش کشیده شد.
بازگشت ناپلئون هیل – آغاز دوباره
موفقیتهای برجسته و دستاوردهایی که ناپلئون هیل در دهه 1940 در طول سفر خود کشف کرده بود، با فاجعهای روبرو شد به دلیل اینکه او و همسرش رُزا با یکدیگر به اختلاف رسیدند. زندگی مشترک آنها به طلاق ختم شد و همسر سابق وی، رُزا تقریباً تمام حق امتیاز کتاب موفق ” بیاندیشید و ثروتمند شوید” را از وی گرفت.
او به درخواست ویلیام پومر-ژاکوبز و باهدف شروع دوباره به کارولینای جنوبی سفر کرد. ویلیام رئیس کالج و همچنین ناشر بود. او از ناپلئون هیل خواست تا یک دوره مطالعه 17 جلدی خودسازی را با عنوان “دینامیک ذهنی” نگاشته و چاپ کند. متأسفانه این پروژه با شروع جنگ جهانی دوم و سهمیهبندی کاغذ متوقف شد.
همکاری ناپلئون هیل با کلمنت استون
بر اساس سخنرانیهای ناپلئون هیل در شیکاگو؛ پس از 30 سال افسردگی، وی حتی باورش را نمیکرد که کتاب موفق وی” بیندیشید و ثروتمند شوید” تأثیر بسزایی بر رئیس کمپانی بیمه آمریکا داشته است، تا اینکه رئیسجمهور آقای کلمنت استون خود این موضوع را آشکار نمود. آقای استون در طی سالهای بسیاری با افسردگی دستوپنجه نرم میکرد و در یک مقطع شروع به خواندن کتاب ناپلئون کرد و چنان تحت تأثیر این کار قرار گرفت که نسخههای زیادی را برای کارمندان فروش خود خریداری کرد. با توزیع نسخهها به همه آنها، مهارت و سرعت فروشندگان درفروش بالا رفت و از این طریق ثروت زیادی نصیب آقای استون گردید.
این امر باعث ایجاد روابط دوستانه بین این دو فرد گردید و تا سال 1952، آنها با همدیگر مشارکت داشتند و کتابها، دورهها و برنامههای رادیویی – تلویزیونی بسیاری تولید کردند، آنها همچنین پیامهای الهام بخشی را در مجلهای به نام “موفقیت نامحدود” منتشر کردند. قالب این مجله شبیه به مجله قوانین طلایی ناپلئون هیل بود. آنها همچنین کتابی با عنوان “موفقیت از طریق نگرش مثبت ذهنی” را منتشر کردند که فروش بسیار بالایی در سال 1960 داشت.
اندیشهها فلسفه دستاوردها هستند: نگرش ناپلئون هیل
فلسفه ناپلئون مبنی بر”آنچه ذهن انسان میتواند تصور کند و باور داشته باشد، پس میتواند به آن دست یابد” با فلسفه شخصی استون که “افکار فلسفه دستاوردها هستند” ترکیب شد و بر این اساس، ناپلئون شروع به تدریس این امر نمود که فرد میتواند با به اشتراکگذاری ساده ایدههایش با افراد مشابه پیشرفت کند. او در مورد اعتقاد و ایمان و اهمیت “قانون طلایی” نوشت تا تفاوت بین دادن به جامعه و مبادله با جامعه درک شود.
میراث ناپلئون هیل
ناپلئون هیل به دلیل چالشی که میلیاردر کارنگی در او به وجود آورد، راه خود را در زندگی پیدا کرد و تغییر داد. او باعرضه بسیاری از نوشتهها و سخنرانیهای خود، تغییر در زندگی را نشان داد و از سوی دیگر تأثیر وی پس از او ادامه یافته است. ایمان آشکار او به مسیح و فلسفههای “آنچه ذهن میتواند به دست آورد، اگر شما اعتقاد داشته باشید” معیاری برای “فلسفه موفقیت” وی در سراسر جهان شده است.
فرمولهای حقیقی که ناپلئون هیل از طریق جستجوی 20 سالهاش در افراد موفق ایجاد کرده است، هنوز هم باعث میشود افراد بیشماری مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرند و موفقیت را تجسم کنند و برای دستیابی به زندگیهای بااهمیتی که شاید هرگز باورش را هم نداشتند، حرکت کنند.
کتاب های ناپلئون هیل میلیونها نسخه فروش داشته است. او نیز از جنجالهای بهروز دنیا دور نمانده است. وی درباره مواردی مانند نژادپرستی، بردهداری، جنگ، ظلم و فقر نوشت و فلسفه استقامت و موفقیت را فارغ از موانع معرفی کرده است.
کارنگی از ناپلئون هیل انتقاد کرد. او مدعی بود که اندیشههای ناپلئون هیل قدیمی خواهند شد و دیگر هیچ طرفداری نخواهند داشت. پاسخ اعتراضآمیز ناپلئون هیل اینگونه بود: “اندرو کارنگی، من نهتنها میتوانم با دستاوردهای شما در زندگی برابری کنم، بلکه میخواهم نظر شمارا به چالش بکشم و راه حقیقی را به شما نشان دهم”. شاید ناپلئون در طول عمرش نتوانست این رسالت را کامل کند اما ثروت عظیم او در میلیونها نفر ذخیره شد و پسازآن نتایج باورنکردنی بود.
آخرین کتاب ناپلئون هیل پس از مرگ وی در 8 نوامبر 1970 منتشر شد. این کتاب زندگی حقیقی را با عنوانی ساده خلاصه کرد. عنوان کتاب آخر او”شما میتوانید معجزه را خود انجام دهید” بود.
ناپلئون هیل از یک خبرنگار کوهستانی جوان و شورشگر و بدون حامی به فیلسوف “ارتباط بین موفقیت و قدرت ذهن” تبدیل شد. او در ژانر انگیزه و موفقیت بیشترین تجربه را در بین تمامی افراد تاریخ داشته است.
مانتای مادام العمر وی “آنچه ذهن انسان میتواند تصور و باور کند، میتواند آن را به دست آورد” و کتاب پرفروش او “بیاندیشید و ثروتمند شوید” به همه دنیا نشان داده است که چگونه مسئولیت موفقیت شخصی خود را به عهده بگیرند. او به یکی از محبوبترین نویسندگان انگیزشی آمریکا تبدیلشده است. وی بیش از 30 میلیون نسخه از کتابهایش را در طول عمر به فروش رسانده است و هنوز هم، کتاب معروفش جایگاه خود را در بین 6 کتاب برتر کسبوکار تجاری محفوظ نموده است.
او از طریق مصاحبههای فراوان خود با بانفوذترین مردان روز دنیا چیزهای بسیاری آموخت و به سطح بالایی از خرد دستیافت. وی در ادامه به آموزش این خرد در مجلات و نوشتارهای فراوان پرداخت و آنها را به فرمول موفقیتی تبدیل کرد که هرکسی میتواند آن را درک کند.
فداکاری او در برابر چالشی که ثروتمندترین مرد روز دنیا، اندرو کارنگی مسبب آن بود باعث تغییر زندگی ناپلئون هیل شد. تشویق کارنگی از این مرد جوان و وعده او برای روبرویی وی با بسیاری از مردان قدرتمند روز باعث شد که جهان قدرت اصول ساده و قطعی را درک کند. حتی پس از مرگ وی در سال 1970، مطالعات ناپلئون هیل همچنان به همان صورت ادامه یافت و حامیان بسیاری از سراسر جهان برای حفظ فلسفه خود
جذب نمود.
لطفا خلاصه کتاب هاش رو هم بزارید
من خلاصه کتابش رو خوندم عالیه
کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید عالیه
حتی اگر چندین بار خونده بشه