3 توهم نادرست درباره هدف گذاری که انگیزه شما را قبل از دستیابی به موفقیت نابود میکند!
در مورد هدفگذاری مطالب بسیاری نوشتهشده است. اگر در سایت Google کلمه “هدفگذاری” را جستجو کنید: 372 میلیون نتیجه به شما ارائه میشود. (در مقابل، اگر کلمه “تنبلی” را جستجو کنید، فقط 24.9 میلیون نتیجه به دست خواهد آورد.) بسیاری از انسانهای متفکر و خوشفکر، درباره این موضوع تحقیق کردهاند، پس چرا ما هنوز در حال تلاش، برای یافتن نحوه انجام “هدفگذاری” یا همان “تعیین هدف” هستیم؟ تصوراتی بسیار غیرواقعی و اشتباه در مورد هدفگذاری وجود دارد که باعث میشود تا بسیاری از افراد حتی قبل از شروع مسیر موفقیت، ناامید شوند و دست از تلاش بردارند. هنگامیکه بتوانید اشتباهات و توهمات خود درباره هدفگذاری را پشت سر بگذارید و روند تفکر خود را تغییر دهید، آنگاه میتوانید به سمت اهداف موفقیتآمیز خود، شروع به حرکت کنید. در ادامه، موفق شو به شما 3 توهم نادرستی که درباره تعیین هدف وجود دارد را برای شما شرح خواهد داد.
توهم نادرست اول: موفقیت شما در دستیابی به این هدف، مقصد نهاییتان است.
یادتان باشد، اهداف مقصد نهایی شما نیستند. اغلب اوقات، افراد، هنگامیکه به هدف خود نمیرسند، ناامید میشوند؛ به این خاطر که همهچیز همانطور که آنها فکر میکردند، پیش نمیرود و برای همین، بهسرعت تسلیم میشوند. آنها فکر میکنند اگر شکست بخورند دیگر جایی برای تغییر یا ارزیابی مجدد مسیر موفقیت، وجود ندارد. تصور کنید قصد سفر با یک دوست را دارید. شما آدرس دقیق را در GPS خود ثبت میکنید. هدف شما رسیدن به آن مقصد است. در طول راه، ممکن است حادثهای رخ دهد. مثلاً ممکن است تغییری در آبوهوا ایجاد شود. شاید برای رسیدن به مقصد مجبور شوید دوباره مسیریابی کنید. در تجارت، ممکن است شما مجبور شوید هزینه بیشتری بکنید، یا قراردادهایتان به نتیجه مطلوب نرسد. اینها همه موانعی در سر راه هدف و موفقیت شما هستند؛ بنابراین؛ ممکن است مجبور شوید مسیر دستیابی به هدف خود را تغییر دهید. اهداف، تمام آینده و سرنوشت شما نیستند؛ بلکه آنها برای جهت دادن به مسیر موفقیت شما میباشند. حتی میتوان گفت؛ اینکه گاهی اوقات، شما به هدف خود نمیرسید، میتواند خوب باشد! مهم این است که شما در حال پیشرفت و دستیابی به موفقیت هستید.
توهم نادرست دوم: اهداف موفقیتآمیز بعد از اینکه ثبت و نوشته شدند، دیگر قابلتغییر نیستند!
این مورد، بیش از هر چیز دیگری افراد را بیانگیزه و ناامید میکند. اگر دقیقاً نمیدانید چه چیزی میخواهید، دوست دارید کجا زندگی کنید یا چه مقدار پول باید پسانداز کنید، نوشتن هدف خود را به تعویق بیندازید، چون شما هنوز آمادگی ثبت آن را ندارید. بررسی و تحقیقات در این زمینه نشان داده است که اگر هدف خود را بنویسید، احتمال رسیدن به هدف خود را بهشدت بالا میبرید. خبر خوب دیگر اینکه هیچکس نگفته که شما نمیتوانید بعد از نوشتن هدف، نسبت به آن تجدید نظر کنید. شما باید هدف نوشتهشده را بهعنوان پیشنویس کاری در نظر بگیرید. سپس، در مسیر موفقیت و رسیدن به آن هدف شروع به حرکت کنید. اگر واقعاً در تلاش هستید تا اهداف را تعیین کنید، میتوانید بهسادگی با بزرگنمایی اهداف، کار خود را آغاز کنید؛ مثلاً با این کار شروع کنید: امروز چه تحولی در تجارت یا زندگی خودم میتوانم ایجاد کنم؟ ارزشمندترین منابعی که هرکسی برای رسیدن به موفقیت، در اختیار دارد، زمان، انرژی و استعداد است. شما میتوانید از زمان، انرژی و استعداد خود به شکلی هنرمندانه و ایدئال استفاده کنید تا بهترین نتیجه ممکن را بگیرید.
توهم نادرست سوم: برای موفقیت، باید یک قانون و چارچوب خاص را بهطور کامل در زندگی خود اعمال کنم.
وقتی به سمینارهای موفقیت میروید یا کتابهایی را برای تعیین هدف میخوانید، سخنران یا نویسنده کتاب به شما یک فرمول دقیق برای هدفگذاری و رسیدن به موفقیت را آموزش میدهد؛ اما وقتی فرمول را موبهمو دنبال میکنید، بعضی چیزها برای شما به شکلی که آموزش داده شده پیش نمیرود. این به این دلیل است که شما یک شخص متفاوت، در یک مکان متفاوت در جهان، با مجموعه متغیرهای متفاوتی برای خود هستید. مثلاً، شما ممکن است در ایران زندگی کنید، اما شخصی که به شما گفته است برای رسیدن به هدف و موفقیت، فرمول XYZ را پیادهسازی کنید، در کالیفرنیا زندگی میکند! خب، آنجا یک جامعه متفاوت، یک اقتصاد متفاوت و یک محیط متفاوت دارد. پس راهحل چیست؟ باید بهترین کتابها را مطالعه کنید. همانطور که مراحل موفقیت آنها را مطالعه میکنید، از خود بپرسید:
کدامیک بیشترین حس نزدیکی را به زندگی من دارد؟
چهکاری میتوانم بکنم؟
کجا ممکن است نیاز به هدایت داشته باشم؟
چگونه میتوانم این فرمول را باهدفی که دارم سازگارتر کنم؟
مقصد موفقیتآمیز خود را تعیین کنید، از بهترینها بیاموزید و سپس پیروی از هوش و تجربه دیگران را انتخاب کنید. حال ببینید که چقدر سریع و تا چه حد بهسوی موفقیت، پیش خواهید رفت. در ادامه، موفق شو چگونگی شروع کار برای تعیین اهدافتان را بیان کرده است:
با هشت زمینه اصلی زندگی خود شروع کنید:
- زمینه معنویت
- زمینه سلامتی/ تندرستی و خوشی
- زمینه خانواده
- زمینه مالی
- زمینه شغلی/ مقام
- زمینه آموزشی
- زمینه عواطف و احساسات
- زمینه اجتماعی/ دوستان
در مرحله بعد، به 25 سال آینده نگاه کنید و آن را به بخشهای پنجساله تقسیم کنید. سپس، تصمیم بگیرید: من در هر 12 تا 18 ماه برای رسیدن به هدفم چهکاری انجام میدهم؟ پس از آن، در هر یک از این اهداف، سه تا پنج رفتار یا عادت خاص وجود دارد که باید برای رسیدن به هدف خود آنها را اصلاح کنید. برای مثال، در زمینه سلامتی و تندرستی، اگر میخواهید 15 کیلو از وزن خود را کم کنید، باید ببینید آیا به مقدار مناسب آب مینوشید؟ غذای سرخشده را کنار گذاشتهاید؟ پیادهروی روزانه انجام میدهید؟ در پایان هرماه نیز به خود پاداش دهید، سپس رژیم خود را ادامه دهید. این پاداشها، به شما کمک میکنند تا رسیدن به هدف، همچنان پرانرژی باقی بمانید. شما باید مطمئن شوید که پس از پاداشی که به خود دادید، رژیم را ادامه میدهید. هدفگذاری برای رسیدن به موفقیت، هرگز اتفاق نخواهد افتاد تا زمانی که عمیقاً بپذیرید این همان چیزی است که شما واقعاً میخواهید داشته باشید. یادتان باشد، آنچه از ته قلب میخواهید، به آن میرسید. اگر آن را قلباً نمیخواهید، لازم نیست دیگر برای رسیدن به آن تلاش کنید؛ چون قطعاً به آن نخواهید رسید.
مطلب خوبی بود
هدف باید smart باشد. (خاص، قابل اندازه گیری، دارای زمان، قابل دستیابی و واقع بینانه )
ممنون از سایت تون