5 کاری که زنان با اعتماد به نفس برای رسیدن به موفقیت بعد از طلاق انجام می دهند
طلاق کلمه ای هنجارشکنانه به نظر می رسد. در نتیجه با چنین باوری که درباره این کار وجود دارد، چگونه می توان بعد از جدایی به موفقیت رسید؟
نمونه های بسیاری از زنان موفقی وجود دارد که توانسته اند بعد از جدایی به موفقیت برسند. مواردی که در ادامه بیان خواهند شد در واقع موضوعاتی هستند که خیلی از این افراد موفق زمانی که درباره روابط قبلی خود صحبت می کنند، به آنها اشاره کرده اند. زنانی که توانسته اند بعد از طلاق زندگی خود را احیا کنند و به آینده هیجان انگیز و زیبای خود دست پیدا کنند. تمامی آنها اکنون احساس قدرت بسیاری کرده و بابت اتفاقات خوب زندگی خود سپاسگزار هستند.
گفتن جمله «من طلاق گرفته ام» گاهی باعث می شود که کسانی که از همسران خود جدا شده اند احساس کنند که یک شهروند درجه دوم هستند. این افراد تصور می کنند که مردم نگاه متفاوتی به آنها دارند. چرا که باور دارند که از نظر دیگران، افراد شکست خورده ای هستند. به عقیده چنین کسانی زنان دیگر به آنها به چشم یک فرد ناامید کننده نگاه می کنند. مردان نیز به شکلی نگاه می کنند که انگار انسانی آسیب دیده در برابرشان ایستاده است که زندگی کردن با او کار دشواری است. شاید تمامی این موارد تنها در ذهن این افراد بوده باشد، اما خیلی از آنان برای مدتی چنین احساسی را تجربه می کنند. اما زمانی که به عقب نگاه کنند، می ببینند که تمامی این افکار و احساسات تنها مشکلات خودشان بوده اند و هیچ شخص دیگری متوجه آن نشده است.
با این حال، مقابله با استرس ها و درگیری هایی که بعد از پایان دادن به یک رابطه گریبان ما را می گیرند، می توانند افکار غلطی را در ذهنمان ایجاد کنند. البته برای برخی این افکار و احساسات تنها در زمانی که درگیر فرآیند طلاق گرفتن هستند، وجود دارد و برای مدت زیادی باقی نمی مانند. پس تنها چیزی که به آن نیاز دارند تغییر دادن طرز فکر و رفتار خودشان است.
ویژگی زنان موفق بعد از طلاق
بررسی زندگی افراد موفقی که توانستند از طلاق جان سالم به در ببرند، سبب شد که به 5 ویژگی مهم که در تمامی آنها مشترک بود، دست پیدا کنیم:
1. تصویری بزرگ تر
بیشتر کسانی که توانسته اند موفقیت را پیدا کنند یا بعد از طلاق موفق شوند، یک احساس مهم را درون خود داشته اند. آنها کمبود چیزی را درون زندگی خود احساس می کردند. در حقیقت یک تصویر بزرگ تر در ذهن این افراد وجود داشت که تمایل داشتند بخشی از آن تصویر باشند. برخی از آنها دقیقا می دانستند که آن تصویر چیست و تنها نیاز داشتند که برنامه خودشان را اجرا کنند تا به آن تصویر ایده آل برسند. اما برخی دیگر هیچ ایده ای درباره تصویر مورد نظر نداشته و تنها می دانستند که اتفاقی بزرگ منتظرشان است. آنها بی صبرانه منتظر بوده و برای ایجاد تغییر در زندگی خود مشتاق هستند.
برخی ممکن است بگویند که این افراد با تصمیم گیری کورکورانه آینده خود را به خطر می اندازند. با این حال این زنان هرگز این چنین فکر نمی کنند. در حقیقت آنها به یک احساس عمیق درون خود اعتماد کرده و با باور آن پیش رفته اند. اما شاید نتوانند خیلی خوب آن را برایتان توضیح دهند.
2. هدف
این روزها هر کجا که بروید کلمه هدف را می شنوید. در حقیقت می توان گفت که این کلمه مثل نقل و نبات گفته می شود. پیدا کردن هدف در زندگی کار آسانی نیست. اگر بتوانید هدفتان را در اوایل زندگی پیدا کنید، می توان در 40 سالگی شما را یک فرد خوش شانس دانست. برخی ممکن است هدف خود را در 40 سالگی پیدا کنند. در واقع هدف همان مسیرهایی است که در تمام طول زندگی خود طی می کنیم. مسیرهایی که دقیقا همچون چین و چروک هایی می باشند که روی صورت ما به وجود آمده اند. این چین و چروک ها نشان می دهند که چه زندگی را گذرانده ایم و در طول مسیر چه چیزهایی را یاد گرفته ایم. در حقیقت آنها مثل قطعات اره منبت کاری هستند که برای ایجاد یک تصویر کامل جمع می شوند. آن تصویر کامل همان هدف است.
شما با استفاده از دردهایی که تجربه کرده و در دل خود دارید می توانید به دیگران کمک کنید و به آنها یاد بدهید. به کمک شکست های زندگی خود می توانید یاد گرفته، رشد کرده و تکامل پیدا کنید. دقیقا مثل بدنسازی که هر روز مرزها را جا به جا می کند و وزنه های سنگین تری را بالا می برد. افرادی که آسیب های بیشتری را در زندگی تجربه کرده اند، می توانند درس های بیشتری را به ما بدهند. در حقیقت هدف شما در دل تمامی این دردها نهفته است.
3. عشق و علاقه
همواره یک سوال بسیار مهم مطرح است و آن این است: اگر شما با عشق زندگی نمی کنید، دقیقا برای چه زندگی می کنید؟ ما هر روز باید در تمامی تعاملات خود با احترام با یکدیگر برخورد کنیم. این کیفیت رفتاری به ما این امکان را می دهد که در زندگی رو به جلو حرکت کنیم و بابت هر اتفاقی که در زندگی برایمان رخ می دهد سپاسگزار باشیم. حتی لحظات بد نیز می تواند چیزی را به ما یاد دهند. یکی از این زنان موفق می گوید: «زمانی که به ازدواج قبلی خود نگاه می کنم، در اعماق سینه ام علاقه را احساس می کنم. من 3 فرزند زیبا و 20 سال خاطره دارم. شاید بعضی از این خاطرات خوب نباشند اما اکثریت آنها لذت بخش هستند. این خاطرات و تجربه ها باعث شده اند که من به فردی که امروز هستم تبدیل شوم.
زمانی که من با دیگر افراد موفقی که طلاق گرفته اند، صحبت می کنم، آنها نیز همین حرف را می زنند.» این دقیقا همان چیزی است که ماجراجویی به ما یاد داده است. اینکه چگونه از ابزارهای در دست برای رسیدن به موفقیت در آینده استفاده می کنیم. عشق به گذشته، حال و آینده امری مهم است. زندگی آنقدر ارزشمند است که نخواهیم آن را با پشیمانی، تلخی، نفرت و اندوه سپری کنیم. این احساسات تنها به ما آسیب می رسانند و هیچ نقش دیگری ندارند. شریک زندگی ما هیچ تصوری درباره نفرتی که ممکن است از او داشته باشیم، ندارد. در بیشتر موارد آنها در مسیر زندگی خود پیش می روند و تنها کسی که از این احساس نفرت آسیب می بیند خودمان هستیم. بنابراین پاسخ همه چیز عشق است. عشق درمان هر دردی است. عشق نوری است که در زندگی ما را به سمت جلو سوق می دهد.
4. بخشش
درست مانند عشق، بخشش برای موفقیت بعد از طلاق بسیار مهم است. هیچ کس نمی تواند بگوید که من در رابطه ای که شکست خورده است بی تقصیر هستم. این هر دو نفر هستند که یک رابطه را شکل می دهند و باز هم همان دو نفر هستند که سبب شکست یک رابطه می شوند. شریک سابقتان که از او عصبانی هستید هیچ تصویری از درد شما و تلاشی که برای آسیب رساندن به او می کنید، ندارد. زمان گذاشتن برای فکر کردن درباره اینکه چگونه می توانید او را دوباره به زندگی مشترک برگردانید یا فکر کردن درباره مرگ او تنها هدر دادن انرژی است. شما باید افکار خود را در اقداماتی مثبت قرار دهید و خواهید دید که چگونه زندگیتان متحول خواهد شد. چیزی به سادگی بخشش می تواند تغییر بسیار زیادی را در سلامت و به طور کلی زندگی شما ایجاد نماید. با بخشش این امکان برایتان فراهم می شود که بتوانید خوشبختی و شادی را به زندگی آینده خود بیاورید.
5. باور
باور احساسی است که می تواند زندگی شما را تغییر دهد. باور خودتان و آنچه ممکن است اتفاق بیافتد مثل یک ابرقدرت است. هیچ کس نمی تواند آن را از بین ببرد. در حقیقت این باورتان است که شما را به سمت زندگی بهتر سوق می دهد. زمانی که به سختی می توانید چشمان خود را باز نگه دارید، این باورتان است که به شما انرژی می دهد. ممکن است این باور که می توانید کاری را به تنهایی انجام دهید در ذهنتان وجود دارد. اما نکته این است که اینکه می توانید کاری را به تنهایی انجام دهید به این معنا نیست که باید خودتان آن را انجام دهید. مطمئنا می توانید گروهی از متخصصان را پیدا کنید تا کمکتان کرده و شما را راهنمایی کنند تا به فردی که می خواهید باشید، تبدیل شوید.
در حقیقت می توان گفت که هر کسی جمع 5 فردی است که با آنها وقت می گذراند. بنابراین اطمینان حاصل کنید که اطرافیان کسانی هستند که می خواهید در کنارتان باشند. اجازه ندهید کسی بتواند به شما بگوید که نمی توانید. مشخصا دلیل اینکه رابطه ای را ترک کرده اید این است که احساس می کردید آن زندگی مشترک دیگر برایتان کارآمد نیست و بار منفی روی زندگی شما داشته است. درباره دوستان خود نیز به همین شکل رفتار کنید. باورکنید که می توانید و خواهید توانست.
طلاق مطمئنا پایان زندگی نیست. بلکه می تواند یک نقطه عطف برای رسیدن به یک زندگی بهتر است. همه چیز به طرز نگاهتان به این اتفاق و قدرت خودباوری شما بستگی دارد. در حقیقت طلاق می تواند فرصتی باشد که تشخیص دهید چه چیزی ضروری است و چه چیزی دیگر اهمیت قبل را ندارد. رابطه قبلی شما مثل یک چین و چروک روی صورتتان است که می تواند به زیبایی کلی شما بیفزاید. به گذشته احترام بگذارید و آینده خود را بسازید و همان به فردی تبدیل شوید که همیشه می خواستید در زندگی باشید.
معمولا طلاق برای خانم ها آسیب زننده تر از آقایون هستش
به نظرم بخشش خیلی مهمه که اگر اتفاق نیفته ناخودآگاه انرژی زیادی رو از آدم هدر میده و میشه این انرژی رو برای کارهای بهتری سرمایه گذاری کرد.
فراموشی گذشته و داشتن امید به آینده و برنامه برای پیشرفت می تونه خیلی کمک کننده باشه.
پرکردن وقت با یادگیری یک حرفه جدید یا یک دوره آموزشی یا تفریحی می تواند افسردگی پس از طلاق را تا حدی کاهش دهد.