آشنایی با مفهوم تمرکز زدایی در بلاک چین
تمرکز زدایی (Decentralization) در بلاک چین یعنی توزیع برابر یک دیتابیس بین تمام اعضای شبکه که هر کدام یک کپی کامل از آن بلاک چین را در اختیار دارند. این دیتابیس که تمامی تراکنشهای مالی، شماره حسابهای کاربران و دیگر اطلاعات را شامل میشود روی یک سرور قرار ندارد و در عوض با همگامسازی مداوم (Synchronization) روی میلیونها رایانه عضو شبکه ذخیره شده است.
به صورت کلی میتوان بلاک چین را با سیستم دریافت فایل از تورنت (Torrent) مقایسه کرد. در تورنت برای دریافت هر فایل کافیست یک «سید» فعال (کامپیوتری که فایل را از قبل داشته یا دریافت کرده و به شبکه تورنت متصل است-Seed) وجود داشته باشد و عملیات از طریق آن انجام خواهد شد. نحوه کار این سیستم شباهت زیادی به سیستم یک «رمزارز غیر متمرکز» (Decentralized Cryptocurrency) دارد. شبکه یک رمزارز غیر متمرکز نیز تا زمانی که رایانههای حاوی کپی بلاک چین به اینترنت متصل باشند امن و بدون نقص خواهد بود.
البته یک رایانه به تنهایی برای تایید شدن تراکنشهای یک رمزارز کافی نیست؛ چون تنها تعداد کمی از اعضای شبکه توانایی تایید، پردازش و ذخیره تراکنشها در بلاک چین را دارند.
چرا تمرکز زدایی در بلاک چین انجام میشود؟
مفهوم تمرکز زدایی در بلاک چین با در نظر داشتن یک هدف خاص توسعه داده شده است: تولید یک شبکه پرداخت مستقل که تراکنشهای آن به سرعت انجام شده و از امنیت بالایی برخوردار هستند.
در یک شبکه غیر متمرکز به دلیل توزیع برابر اطلاعات بین «گره»ها (همان اعضای شبکه-Node) و نسخه برداری مکرر از فایلهای بنیادی امکان داشتن یک سیستم که در برابر حذف، مسدودسازی، دستکاری و حملات هکرها مقاوم و حتی مصون است وجود دارد.
نسخه برداری مکرر از بلاک چین اجازه نمیدهد کلاهبرداران به داراییهای کاربران دسترسی پیدا کنند و یا شماره حساب مقصد را در حین انجام تراکنش تغییر دهند.
با توجه به این که بلاک چین از یک سری بلاک متوالی (حاوی تمام اطلاعات شبکه) ساخته شده است، شما به عنوان یک گره قادر هستید یکی از این بلاکها را دستکاری کرده و برای مثال مقداری دارایی به حساب خود بفرستید. البته این کار در واقعیت امکان پذیر نخواهد بود؛ چون هر چند ثانیه یک بار، تعدادی از دیگر گرههای شبکه به صورت همزمان بلاکها را بررسی میکنند و در نتیجه سیستم به آسانی نسخههای دستکاری شده بلاکها را رد خواهد کرد.
حذف اطلاعات یک بلاک چین غیر متمرکز نیز عملا امکان پذیر نیست. حتی اگر صدها رایانهی متصل به شبکه مصادره شود، باز هم تعداد زیادی کپی از بلاک چین روی رایانههای دیگر وجود خواهد داشت که به صورت آنی در هر زمان از شبانه روز توسط دیگر رایانهها قابل دریافت است.
شک و تردید در تمرکز زدایی
در دنیای رمزارزها استاندارد خاصی برای یک شبکه غیر متمرکز تعریف نشده و دیدگاههای متفاوتی در مورد آن وجود دارد. برای مثال یک «صرافی غیر متمرکز» (DEX) را در نظر بگیرید. صرافیهای عادی برای انجام بهینه تراکنشها نقش واسطه را ایفا میکنند؛ ولی صرافیهای غیر متمرکز واسطه نیستند و برای انجام تراکنشها صرفا ارتباطی بین فروشنده و خریدار ایجاد میکنند. این اقدام مزایای زیادی به همراه دارد:
- نیازی به واریز داراییها به خود صرافی (و اعتماد به آن) نیست و هر کاربر داراییهای خودش را به صورت کامل کنترل میکند.
- امکان انجام مبادله برای افراد بیشتری فراهم خواهد شد.
- نیازی به تایید هویت نیست و حریم خصوصی دو طرف به صورت کامل حفظ خواهد شد.
- امکان مبادله تعدادی بیشتری از رمزارزها به وجود خواهد آمد.
تعدادی از صرافیهای غیر متمرکز همهی این مزیا را دارند ولی برای تامین امنیت مجبور شدهاند از کاربران احراز هویت کرده و لیست محدودی از داراییهای آنان تهیه کنند. این کار هزینه تراکنشها را افزایش داده و به سرعت و تجربه کاربر در مبادلات صدمه میزند. بنابراین انتقاداتی مبنی بر «غیر متمرکز نبودن» این صرافیها وجود دارد.
برای پیشرفت دنیای رمزارزها، پروژههای مختلف باید آماده باشند تا چیزی بین متمرکز و غیر متمرکز بودن را قبول کنند. این یعنی کاربران نباید از «غیر متمرکز بودن» به عنوان یک فاکتور تعیین کننده موفقیت پروژهها یاد کنند.
تمرکز زدایی 100 درصدی وجود ندارد. برای به سرانجام رساندن پروژهها یا پلتفرمهای جدید باید سازش وجود داشته باشد و تعادلی بین متمرکز و غیر متمرکز بودن ایجاد شود.
معایب تمرکز زدایی
صرافیهای غیر متمرکز ثبات بیشتری نسبت صرافیهای متمرکزی مثل «کوین بیس» (Coinbase)، «کراکن» (Kraken) و «پولونیکس» (Poloniex) دارند؛ اما نمیتوان گفت که امنیت آنها نیز بیشتر است. صرافیهای متمرکز اکنون از معماری غیر متمرکز استفاده میکنند. کد اصلی آنها بر خلاف صرافیهای غیر متمرکز در دسترس عموم نیست. زمانی که کد اصلی یک صرافی در دسترس عموم است، یک هکر میتواند با پیدا کردن نقصی در آن به شبکه حمله کند. در ضمن صرافیهای متمرکزی که در بالا به آنها اشاره کردیم از پشتیبانی کاربر قوی و بیمه برخوردار هستند. در واقع صرافیهای متمرکز اکنون مزایای کافی برای نگه داشتن تعدادی زیادی از معاملهگران را دارند.
تمرکز زدایی تصمیم گیری و مدیریت پروژهها را دشوار میکند. چراکه در حالت عادی هم اندازه گیری میزان مشارکت هر فرد از راه دور و یا کنترل یک تیم غیر متمرکز سخت خواهد بود. اتریوم به عنوان یک نرم افزار ساده که روی که پلتفرم غیر متمرکز کار میکند، شناخته میشود. البته نباید فراموش کرد که با وجود غیر متمرکز بودن معماری این نرم افزار، یک فرد (ویتالیک بوترین) در راس آن قرار دارد و نقش رهبر پروژه را ایفا میکند.
با این که ساختار غیر متمرکز برای مدیریت یک تیم کاربرد چندانی ندارد، توسعه تکنولوژی آن به مردم اجازه داده تا به صورت مستقل کار کنند؛ این روند به احتمال زیاد توسط بلاک چین ادامه و حتی افزایش خواهد داشت. در آینده نرم افزارهای بنا شده روی تکنولوژی بلاک چین رشد خواهند کرد و آگاهی مردم نسبت به این موضوعات هر روز بیشتر میشود.
حداقل شرایط برای تمرکز زدایی در بلاک چین
یک صاحب کسب و کار میتواند چندین گره در مکانهای مختلف ایجاد کند و شبکهای غیر متمرکز داشته باشد. هر چند درجه تمرکز زدایی این شبکه حداقلی خواهد بود و به اطمینان کامل به گرهها نیاز دارد. در این مورد بخصوص هم استفاده از بلاک چین منطقی به نظر میرسد. چون بر خلاف یک دیتابیس معمولی بلاک چین به شما اجازه میدهد:
- صحت دیتابیس را به صورت منظم بررسی کنید.
- به همگام سازی اطلاعات پرداخته و لحظه به لحظه پشتیبان گیری انجام دهید.
- تمامی تراکنشهای انجام شده را به آسانی و یکجا مشاهده کنید.
- هر نقطه ضعفی که در سیستم حسابداری وجود دارد را حذف کنید.
نتیجه گیری
شما اکنون از نیاز سیستم بلاک چین به تمرکز زدایی و هم چنین از مزایا و معایب آن مطلع هستید.
در بازار دیجیتال، رمزارزها بیشتر داراییهایی غیر متمرکز محسوب میشوند که به منظور ایجاد آزادی مالی و رها شدن کاربر معمولی از دست سازمانهای تجاری مختلف به وجود آمدهاند.
با این حال امروزه شاهد روی کار آمدن رمزارزهایی با ساختار متمرکز هستیم. «ریپل» (Ripple) و «تتر» (Tether) از نمونههای بارز این موضوع به شمار میآیند. سرمایه گذاری در چنین رمزارزهایی میتواند بسیار سودآور باشد، ولی در عین حال چندان قابل اطمینان نیست. به همین دلیل تعدادی زیادی از کاربران مستقل توصیه میکنند رمزارزهایی که از بلاک چین غیر متمرکز بهره میبرند بخرند چون این رمزارزها میتوانند انقلابی در سیستم مالی فعلی ایجاد کنند.
این کار در عمل خیلی سخته