چگونه هر چالشی را به فرصت تغییر زندگی تبدیل کنیم؟
در رسانه های اجتماعی، سالهاست که ویدئویی در مورد افراد شاخص و مشهور که همیشه موفق نبوده اند، پخش می شود. آن را دیده اید؟ این فیلم “شکست های معروف” نامیده می شود. ۹ فرد خارق العاده را نشان می دهد: اپرا وینفری ، مایکل جردن ، آلبرت اینشتین ، والت دیزنی ، استیو جابز و بیتلز. در کنار هر عکس از آنها، توضیحی در مورد اینکه آنها قبل از ستاره شدن چگونه شکست خوردند، وجود دارد. این یک یادآوری است که حتی افراد با استعداد هم چالشی به نام شکست دارند.
به همین دلیل است که شما باید چالش شکست را در آغوش بگیرید و با وجود آن رویای بزرگتری داشته باشید. از یک طرف، شما ممکن است اولین فرد در بین اطرافیان خود باشید که یک چالش بزرگ را به یک فرصت تغییر زندگی تبدیل کرده است. بوررو بنیانگذار مجموعه نئون ۱۶، یک مرکز رشد استعداد برای هنرمندان موسیقی است. او میگوید شناسایی فرصت در هر موقعیت یک کلید است. در ادامه با سه کاری که او انجام داده تا افسانه موسیقی میامی شود، آشنا خواهیم شد.
۱. پتانسیل کشف نشده در صنعت خود را پیدا کنید.
هر زمان که شخصی دارد کاری را انجام میدهد، در جهت مخالف به آن نگاه کنید.
وقتی حرف از خدمت رسانی به مردم می شود، این همه شرکت و کارآفرین چه چیزی را از دست داده اند؟ از کدام مشتری ها غافل شده اند؟ شما چطور می توانید این کمبودها را جبران کنید؟
بوررو میگوید: رشد نئون ۱۶ اتفاق افتاد چون من این فرصت را در بازار لاتین شناسایی کردم یعنی جایی که هیچ برندی نشان دهنده آنچه که در فرهنگ اتفاق می افتاد، نبود،. همه روی ساختن هنرمند و تور که خیلی نزدیک به ذهن بود، تمرکز کرده بودند. قبل از آن وقتی در “ملت روک” کار میکردم، طی سالها برندهای آمریکایی را دیدم که فرهنگ شهری را معرفی میکردند و از آن برای کسب درآمد استفاده میکردند. من فهمیدم که چیزی شبیه به آن در تجارت لاتین وجود ندارد.
شکستن الگو همیشه آسان نیست، مخصوصاً اگر اولین نفری باشید که این کار را انجام می دهد. برای حفظ نوآوری، همیشه…
۱) هدفتان این باشد که یک تأثیر ایجاد کنید نه فقط پول.
۲) دیگران را ترغیب کنید تا ایده های غیر معمول شما را بپذیرند.
۳) تیمی از حمایتگران درست کنید تا بتوانند به شما کمک کنند که عالی باشید. (و برعکس)
۲.چالش: از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید.
با داشتن یک ذهن کنجکاو شما به آرامی در را به روی فرصتهای جدید می گشایید. به اولین باری که یاد گرفتید یک ایده را منتقل کنید یا در یک تجارت جانبی سرمایهگذاری کنید، فکر کنید. آن کارها شاید برای شما ترسناک بودند اما شما اولین قدم ها را برداشتید و از پس آن بر آمدید.
شما احتمالاً مهارت های محبوب و بازاری تان را از روبرو شدن با آن چالش ها به دست آوردید. همان چیزی که برای بوررو اتفاق افتاد. یک روز وقتی در حال ضبط در استودیو بود یک زن ثروتمند وارد شد و ایدهاش را در مورد شرکت تجاری موسیقی به اشتراک گذاشت. او نمیدانست از کجا شروع کند اما برای کمک مشتاق بود.
بوررو میگوید:” شاید ۲۴ ساله بودم و هیچ وقت یک برنامهریزی تجاری ننوشته بودم. من دانشگاه را رها کرده بودم. هیچ تحصیلات رسمی در زمینه تجارت نداشتم اما درک کلی درستی داشتم و اینکه چطور چیزها را در کنار هم قرار دهم. او مرا به یک شرکت که ابوت داونینگ نامیده می شد، معرفی کرد که بازوی عملکردی برای مدیریت ثروت در وِلز فارگو بود. باید روی این تخته مینشستم و ایدهای که برای شرکت داشتم را ارائه می دادم که آن را در یک برنامه ریزی تجاری یک صفحه ای قرار دادم… آن تخته را با یک سرمایه یک میلیون دلاری ترک کردم”.
بوررو آنقدر در گوگل سرچ کرد تا یک برنامه تجاری پایدار و محکم بسازد. نکته اخلاقی داستان؟ آنقدر شجاع باش تا بتوانی گامی خارج از منطقه امن خود برداری.
۳.کلمه “کافی” را از فرهنگ لغت خود حذف کنید.
افکار شما قدرتمندند. اگر راجع به چیزی که میتوانید از یک موقعیت به دست آورید مثبت فکر کنید، کمک می کند تا فرصت های جدید را ببینید. اما اگر بگذارید افکار منفی کنترل شما را به دست بگیرد، اثر عکس دارد. به نظر می رسد که مسیر روبروی شما کیلومترها کشیده می شود.
همه چیز به تصویر سازی درست در ذهنتان بستگی دارد. با حذف کلمه “کافی” در فرهنگ لغت تان شروع کنید. به ذهنتان آموزش دهید تا فراسوی ممکن ها آرزو کند و هیچ وقت جا نزند. برای مثال تلاش برای به دست آوردن سه مشتری “کافی” نیست. در حالی که میدانید برای به دست آوردن ۵ مشتری مهارت دارید. این “کافی” نیست که تجارت جانبی خود را کوچک نگه دارید در حالی که منابعی برای بزرگ کردن آن دارید.
بوررو میگوید: خودتان را در لبه کوه بگذارید، جایی که انتخاب، یا مرگ است یا زندگی. جایی که ممکن است سر بخورید و سقوط کنید. اما احساس سرزندگی می کنید. آنجا جایی است که شما باید به عنوان یک کارآفرین زندگی کنید، قدرت آنجاست.
بوررو برای کارهای خود فقط یک قانون دارد: مهم نیست که چالش چیست. هیچ کس نمیتواند بگوید که این کار انجام شدنی نیست. به خاطر اینکه در واقعیت راهی وجود دارد تا کاری کنیم که اتفاق بیفتد. این طرز فکر را قبول کنید و همیشه فرصت تغییر زندگی را در میان یک چالش خواهید دید.