9 اصل میلیاردرهای خودساخته
میلیاردرها اصولی دارند که اکثر ما اطلاعی از آنها نداریم، فقط به این دلیل که هنوز آن را یاد نگرفته ایم!
اگر زمان بسیار را با میلیاردرها بگذرانید و آنها را مورد مطالعه قرار دهید کشف خواهید کرد که میلیاردرها میلیاردر هستند زیرا همه آنها، مجموعه ای از دیدگاه های منحصر به فرد یا اصول خاصی را دنبال می کنند که به آنها کمک می کند آنجا که برای افراد عادی چالش برانگیز و سخت است مقاومت کنند و به مسیرشان ادامه دهند.
این 9 اصل را “چارچوب موفقیت میلیاردرها” می نامیم.
اصل 1: سادگی هدف
میلیاردرها میلیاردر هستند زیرا وقتی به دنبال ساختن یک امپراطوری می روند، کاملا بر اهداف عینی و خاص شان متمرکز هستند. تمام تلاش و انرژی آنها صرف دستیابی به همان اهداف مشخص می شود. مثلا:
- هنری فورد می خواست اتومبیل برای همه مردم در همه طبقات اجتماعی اقتصادی در دسترس قرار گیرد.
- بیل گیتس می خواست در هر خانه یک کامپیوتر شخصی ای وجود داشته باشد.
- استیو جابز می خواست قدرت یک رایانه را درون یک گوشی قرار دهد (و استفاده از آن را بسیار آسان کند).
وقتی کل این اهداف را مورد بررسی قرار می دهیم، آنها بسیار گسترده به نظر می رسند، اما با این وجود همه آنها را می توان با یک جمله ساده و قابل فهم بیان کرد.
اصل 2: سادگی برنامه
میلیاردرها به دلیل داشتن برنامه های بسیار دقیق و کاملاً مفصل معروف نمی شوند.
هرب کلر، بنیانگذار افسانه ای هواپیمایی کم هزینه جنوب غربی، از عددهای پیچیده یا اسرار فنی مبتکرانه برای ایجاد تحول در صنعت هواپیمایی استفاده نکرد. برنامه وی برای جنوب غربی سه اصل را دنبال می کرد:
- بالا بردن و پایین آوردن چرخ ها
- خوش گذراندن(علاقه مندی به کار و خشنودی از حضور در محل کار)
- کم هزینه ماندن شرکت هواپیمایی
این اصول بسیار ساده، پایه و اساس سودآورترین شرکت هواپیمایی در تاریخ صنعت هواپیمایی است. ساده نگه داشتن کارها به همه کارکنان – نه فقط رهبران کلیدی – کمک می کند تا روی فعالیتهایی که بیشترین تأثیر را در موفقیت شرکت دارد تمرکز کنند.
اصل 3: آنچه را که تحمل می کنید محدود کنید
میلیاردرها آنچه را تحمل می کنند محدود می کنند – این اصل به نظر بیزار کننده می رسد اما واقعاً ارزشمند است. میلیاردرها موفقیت خود را از خواسته ها و آرزوهای خودشان پرورش نمی دهند. آنها با محدود کردن آنچه تحمل می کنند، آن را از جهان استخراج می کنند.
آنها تحمل افراد ناتوان و کم تحرک را ندارند.
آنها عدم تحمل نتیجه را تحمل نمی کنند.
آنها فشارهای اجتماعی را تحمل نمی کنند – آنها می خواهند انزوا، تنهایی و رنجی را که برای ساختن یک چیز واقعاً عالی ایجاد می کند، تحمل کنند.
میلیاردرها 1 درصد افرادی هستند که آنچه را که 99 درصد ما از آن دوری می کنند تحمل می کنند و عموما از آنچه 99 درصد از ما تحمل می کنند دوری می کنند. آنها دائماً زندگی خود را بهتر می کنند. آنها روزانه از خود می پرسند، تاثیر این کار در زندگی من کجاست؟ امروز از چه چیزی می توانم خلاص شوم تا فردایمان بهتر شود؟
میلیاردرها بدون تردید مشکلات را شناسایی و پاکسازی می کنند – به همین دلیل آنها بزرگترین دستاوردها را در جهان ایجاد می کنند.
اصل 4: اعتماد کامل به مردم
میلیاردرها گاه به گاه به افراد دیگر اعتماد نمی کنند. آنها کاملاً به دیگران متکی هستند تا هر روز بتوانند کارشان را به بهترین نحو انجام دهند. از دستیاران شخصی گرفته تا اعضای هیئت مدیره، میلیاردرها روابط حرفه ای خارق العاده ای می شازند تا بتوانند در صورت نیاز حتی بیشتر از قبل به آنها اعتماد کنند.
به همین دلیل است که هیچ فردی نمی تواند به تنهایی قدرت لازم را برای ایجاد میلیاردها دلار ارزش ایجاد کند. این میلیاردر است که درخواست حمایت و پشتیبانی می کند، زیرا آنها می دانند که کارآفرینان تقریباً هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی دهند و همه ما با هم سریعتر حرکت می کنیم.
اصل 5: تعلق خاطر کامل به مردم
میلیاردرها نیز به دلیل اتکا به افراد دیگر، تلاش خود را به مردم اختصاص می دهند. این شامل مشتری و سرمایه گذار است، اما به خصوص کارمندان و تیم های نزدیک آنها از این توجه بهره مند می شوند.
این نوع توجه و اهمیت دادن می تواند خود را به روش های گوناگونی نشان دهد – برخی میلیاردرها هدفشان ایجاد محصول کاملاً عالی است، برخی دیگر هدف گسترش موفقیت و ثروت در سراسر جهان را دارند. اما همه چیز در نهایت مربوط به مردم است.
بیل گیتس که از ابتدای کارش بخاطر خلق و خوی تند خود می ترسید، یاد گرفت که یک مربی قدرتمند و ارزشمند برای رهبران ارشد مایکروسافت شود.
وارن بافت یکی از بزرگترین ثروتمندها در طول تاریخ و در واقع یک امپراتوری های تجاری ایجاد کرد، اما بعد از آنکه او نیاز به توسعه رهبران بزرگ و نزدیک نگه داشتن آنها به خودش را متوجه شد و آن را عملی کرد.
و هنگامی که نوبت به افرادی می رسد که برای میلیاردرها تغییر معناداری ایجاد می کنند، این کمک کامل و غیرقابل شکست است. افراد مهم در زندگی میلیاردرها – از شرکای مؤسس تا دستیارانشان – همیشه مورد مراقبت و توجه قرار می گیرند و معمولاً از آنها خواسته می شود برای مدت طولانی در زندگی میلیاردرها بمانند و آنها هم تبدیل به افراد موفق و بزرگی شوند.
اصل 6: تکیه بر شبکه های ارتباطی
همه می دانند که برای موفقیت در کسب و کار، برقراری ارتباط مفید و موثر ضروری است. اما با گذشت سالها، من این فرصت را پیدا کردم که با بسیاری از کارآفرینان موفق دیدار کنم و بیشتر آنها یک ویژگی غافلگیرکننده دارند: آنها در برقراری ارتباط مشکل دارند. در حقیقت، میلیاردرها، موفق ترین کارآفرینان، بیشترین مشکل را در این حوزه دارند.
آنها موفق می شوند زیرا آنها فقط به شبکه های ارتباطی متکی هستند و نه به مهارت های ارتباطی خودشان. همه میلیاردرها راه هایی برای ردیابی دقیق پیشرفت، اندازه گیری نتایج و بهینه سازی عملکرد ایجاد می کنند. آنها اهمیت توانایی رسیدن به چشم انداز کلی از طریق زمینه جزیی را درک می کنند و از روش های ارتباطی منظم و سازگار و قابل اعتماد استفاده می کنند.
با این کار آنها می توانند شکاف هایی را که در توانایی های خودشان وجود ندارد پر کنند و حرکتی بزرگ و معنادار ایجاد کنند.
اصل 7: نیاز به ارتباطات جلوبرنده
من نمی توانم این را به وضوح بیان کنم: میلیاردرها به ارتباطات جلوبرنده نیاز دارند.
میلیاردرها منتظر نیستند تا کسی با آنها ارتباط برقرار کند. آنها به جستجو در مورد اطلاعات مورد نیاز خود نمی پردازند یا ساعت ها به جستجوی پاسخ های خود نمی پردازند. میلیاردرها انتظار دارند که اطلاعاتشان بدون نیاز به سؤال، به صورت دقیق، مختصر و مستقیم به آنها تحویل داده شود. این دقیقا همان چیزی است که آنها از تیم های خود می خواهند.
افرادی که ارزش میلیاردی دارند، با آگاهی از اطلاعات ناچیز یا بی اهمیت، به این جایگاه نرسیدند – آنها دقیقاً می دانند چه چیزی را باید ببینند و چه زمانی باید آن را ببینند. افرادی که مسئولیت ایجاد انگیزه در دنیای میلیاردرها را به عهده دارند، موظفند این اطلاعات را بدون آنکه از آنها سؤال شود، ابلاغ کنند. آنها روزانه اطلاعات کلیدی را در صدر امور قرار می دهند تا میلیاردرها هر روز بداند که زمان، انرژی و فکر و… خود را کجا و چطور سرمایه گذاری کند.
اصل 8: در مورد آنچه صرف می کنید هدفمند باشید
استفاده از هر چیزی بدون داشتن هدف، هدر دادن آن است.
میلیاردرها در مصرف منابع خود فوق العاده هدفمند هستند و هیچ منبعی توسط آنها بیشتر از اطلاعات، با تفکر و تعمق مصرف نمی شود. معمولاً اطلاعات مورد نیاز آنها مربوط به یک موضوع یا تصمیم بسیار خاص و مهم است. اگر نیاز و هدفی در کار نباشد، میلیاردرها معمولا اطلاعات را نادیده می گیرند.
اگر اطلاعات شما را به سمت جایی که می خواهید بروید، نرساند، شما را به بیراهه می کشاند. میلیاردرها این را می دانند و شما هم باید بدانید.
اصل 9: بر اساس داده ها و روایت های مردمی تصمیم گیری کنید
میلیاردرها قمار نمی کنند – آنها تصمیمات خود را بر اساس ترکیبی از داده ها و روایت های اجتماعی اتخاذ می کنند. چرا؟ زیرا آنها ارزش چشم اندازهای دوگانه را می شناسند – یکی ریشه در اعداد دارد و دیگری ریشه در افراد.
اگر آنها فقط به داده ها متکی بودند، یک اشتباه کوچک – یک شماره جعلی، یک نقطه نادرست در مستندات- می تواند از توانایی آنها در تصمیم گیری درست بطور چشمگیری جلوگیری کند. از طرف دیگر اگر آنها فقط به گزاره های اجتماعی تکیه می کردند، استدلال آنها منوط به تغییر محبوبیت یا احساسات مسایل می بود، آنها تصمیم می گرفتند بدون اینکه هیچ گونه یافته و مستندات عینی از این تصمیم حمایت کند.
میلیاردرها فقط با تجزیه و تحلیل داده ها و مکالمات عمیق با افراد مناسب می توانند به اندازه کافی از هر موضوعی اطلاعات کسب کنند تا بتوانند تصمیمی موفق بگیرند.